گفت وگو با بانوی کارآفرین تبریزی
چگونه یک بانوی ایرانی با دو میلیون تومان، کسب و کار خود را راهاندازی کرد؟
تبریز- سمیه رجبی تیمورلویی کار آفرین نمونه بیان کردواقعاً زندگی من مثل یک معجزه بوده و هر کسی که از بیرون زندگی من را ببیند کاملاً میتواند متوجه شود که چقدر زندگی من معجره گونه بوده و چقدر سرعت رشد و پیشرفت همه چیز در زندگی من بالا بوده و همه اینها را مدیون خداوند هستم و مدیون جهان هستی که لحظه به لحظه من را همراهی کرده.
1404/03/22 - 12:53
تاریخ و ساعت خبر:
267453
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - از آذربایجان شرقی ،سمیه رجبی در گفتگو افزود:سمیه رجبی هستم، متولد ۲۳ مردادماه ۱۳۶۴، و در واقع در حال عبور از دهه ۳۰ زندگی و ورود به دهه ۴۰ زندگی هستم. متأهل و صاحب یک فرزند دختر و عاشقانه همسر و فرزندم را دوست دارم.ساکن تیمورلو .
درباره حرفه یا تخصصتان که در آن مشغول هستید توضیح بفرمائید ؟
کارآفرینی در واقع، به راه اندازی یک کسب و کار اطلاق می شود که به وسیله ی آن، می توان اشتغال زایی انجام داد و افراد زیادی را مشغول به کار کرد. تولید میوه های خشک ، انواع ترشیجات ، مرباجات ، شربت ها ، دوشاب خانگی ، رب محلی ، آب غوره ، انواع لواشک ، خشکیجات ، کره گیری و برای مراسمات درست کردن ، روغن حیوانی ( ساری یاغ ) ، روغن دنبه ، حنا آرایی ( برای نوعروسان/آموزش و سفار ش ) میوه آرایی ( برای نوعروسان ) ، خیاطی ( سیسمونی / سرویس آشپزخانه ) /آشپزی ( آموزش رایگان در اینیستا و قبول همه سفارشات ) ( دلمه ، کیک خانگی ، نان خانگی ، برای عروس خاگینه و کاجی ، برای عید نورو ز درست کردن انواع شیرینی جات محلی و خانگی
پور فلفل ( قرمز ، دلمه ای پاپیریکا ) /سیر / پیاز /لبو / لیمو ( پودر خشک ) از جمله فعالیت هایی بود که این بانوی ایرانی، آن ها را انجام داده است. با تاسیس و انجام چنین فعالیت هایی، افرادی زیادی مشغول به کار شدند.
چرایی و چگونگی ورود به این شغل : براساس علاقه وارد این شغل شده ام
سرمایه اولیه برای ورود به این کار : بنده از سال 1397 وارد این عرصه از فعالیت شده ام و سرمایه اولیه برای این کار:
دومیلیون و دویست هزار تومان برای چرخ گلدوزی
نه میلیون تومان برای چرخ راسته دوزی
هفت میلیون تومان برای خشک کن صنعتی سال 1399 خریداری کرده ام
هفت میلیون برای یخچال ( کره ها و مرباجات )
یک میلیون و هشتصد برای کره گیر
هفت میلیون برای آسیباب برقی صنعتی که این را سال 1404 خریداری کرد ام
یک میلیون و هشتصد برای هسته گیری صنعتی
چگونگی ورودش به این عرصه : در ابتدا شغل همسر من کشاورز ی می باشد ( تولید و فروش بذر سیر )
با فروش گل سیر ها و درست کردن ترشیجات از آنها کم کم من علاقمند به درست کردن ترشی گل سیر و سیر ترشی چند ساله شدم و با رونق گرفتن کارم عرصه های فعالیت بنده زیادتر شدند و با فعالیت گسترده بنده در اینیستا توانستم فروش محصولاتم را بیشتر کرده و حتی از زنان بی سرپرست و یا زنانی که محصولات خانگی داشتند و نمی توانستند بفروشند با ارتباط گرفتن از طریق فضای مجازی و مشتریان آنها را بفروشم
وی در ادامه خاطره ای از لحضات شیرین و یا تلخ کاری خود را بیان نمود:
همین که محصولات من را مشتری ها با رضایت قلبی می خرند و از کیفیت آنها ابراز علاقه می کنن و درباره راغب به خرید آنها هستند برایم رضایت بخش می باشد اما یک خاطره تلخی را به یاد دارم که لحضه ای از ذهنم فراموش نمی شود و درس عبرتی برایم شده و خواهد شئد :
یک روز مشتریم از طریف اینستا برایم مربای انجیر و زرد آلو سفارش دادند و متوجه شدم از شهرستا آذرشهر می باشند ، پس من به ایشان گفتم از طریق پست آن را نمی فرستم چراکه خودم برای کاری فردا به آن شهر خواهم آمد روز تحویل اجناس تلفنی زنگ زدم برای چندین بار و مشتری گفتند دور هستم آنها را به بنگاه معاملاتی نزدیک مرکز درمانی شفا تحویل بده، پول را کارت به کارت خواهم کرد ، بعد از تحویل و گذشتن چند روز با تماس های بی پاسخ مواجه شدم و از طریق پیدا کردن شماره منزل شخص گفتند تمامی مرباهایتان ترشیده بودند و ما آنها را استفاده نکردیم
با پیگیری های بنده که یا پول را واریز کن یا مرباها را پس بده ، شایان ذکر شدند که به تمامی فالوورهایتان خواهم گفت که تمامی اجناس این خانم کیفیتی ندارند و از این خرید نکنید بنده دیگر برای از دست ندادن مشتری هایم پیگیر این قضیه نشدم و این درس عبرتی برایم شد تا قبا از تحویل حتما پول آن را بگیرم
برای نسل جوان یا کسانی که دوست دارند وارد این عرصه شوند چه پیشنهادی دارید ؟
واقعاً زندگی من مثل یک معجزه بوده و هر کسی که از بیرون زندگی من را ببیند کاملاً میتواند متوجه شود که چقدر زندگی من معجره گونه بوده و چقدر سرعت رشد و پیشرفت همه چیز در زندگی من بالا بوده و همه اینها را مدیون خداوند هستم و مدیون جهان هستی که لحظه به لحظه من را همراهی کرده. وقتی افراد به خداوند به آن نیروی برتر متصل شوند، کلیه آن قوانینی که باید بر اساس آنها عمل کنند برای ایشان مشخص میشوند و و قتی که من متوجه شدم جهان هستی قوانینی دارد و طبق آن قوانین رفتار کردم، قطعاً دریچه آگاهی به روی من هر روز بیشتر و بیشتر باز شد و خداوند سهم الهی من را از جهان هستی، از طریق کائناتش به دست مناز طریق کائناتش به دست من رساند و من توانستم امروز به موفقیت ها و رشد و پیشرفت خودم افتخار کنم.برای نسل جوان خصوصا دراین ایام که وضعیت اقتصادی خوب نیست پیشنهاد می کنم من از سرمایه ای خیلی کم شروع کرده ام و به اینجا رسیده ام برای وارد شدن به عرصه تولید برای هیچ سن و هیچ زمانی دیر نیست می توان از سرمایه ای خیلی کم شروع کرد و با پشتکاری و پابرجاماندن درآن شغل و حرفه به موفقیت رسید .
اولویت اول شما به عنوان یک بانوی موفق کارآفرین خانواده هست یا تخصص تان ؟
موفقیت یک پکیجی از خیلی چیزهاست. اینکه ما انگشت اتهاممان را به سمت خانواده، الگوهای رفتاری یا جامعه و فرهنگ بگیریم، کاملا اشتباه است. من خودم در خانوادهای بزرگ شده که در آن هیچ کس تحصیلات دانشگاهی نداشت و سطح زندگیمان بسیار ضعیف بود. ولی زمانی که تصمیم گرفتم حرکتی را آغاز نمایم و از بسیاری از باورهای غلط که دائما در ذهنم نجوا می کردند که: “من هم از همین خانواده هستم، از همین جنس ضعیف و باید همین زندگی پر از درد و رنج را تجربه کنم”، خودم را جدا کنم و به موفقیت دست پیدا کنم، آنجا بود که این باورها را از ذهنم دور کردم و بجای آن مسیری را انتخاب کردم که مرحله به مرحله من را به موفقیتهایم نزدیکترکرد،
واقعاً زندگی من مثل یک معجزه بوده و هر کسی که از بیرون زندگی من را ببیند کاملاً میتواند متوجه شود که چقدر زندگی من معجره گونه بوده و چقدر سرعت رشد و پیشرفت همه چیز در زندگی من بالا بوده و همه اینها را مدیون خداوند هستم و مدیون جهان هستی که لحظه به لحظه من را همراهی کرده. وقتی افراد به خداوند به آن نیروی برتر متصل شوند، کلیه آن قوانینی که باید بر اساس آنها عمل کنند برای ایشان مشخص میشوند و و قتی که من متوجه شدم جهان هستی قوانینی دارد و طبق آن قوانین رفتار کردم، قطعاً دریچه آگاهی به روی من هر روز بیشتر و بیشتر باز شد و خداوند سهم الهی من را از جهان هستی، از طریق کائناتش به دست من رساند و من توانستم امروز به موفقیت ها و رشد و پیشرفت خودم افتخار کنم.
اولویت اول بنده خانواده بعد شغلم هست
درخواست و انتظاری که از مسئولین و نهادها دارم این هست که به من وامی با درصد کم اعطاکنند تا من شغلم را رونق دهم و وسعت بیشتری با آن دهم تا موقعیت بهتر و بیشتری برای نوآموزانم در این راستا داشته باشد.
انتهای پیام/*

بازگشت به ابتدای صفحه