از همان روزی که نقوش آثار استاد محمود فرشچیان، مسیر نگارگری را پیش چشمانم گشود، لطف بیبدیل ایشان به شخصیتهای آثارش، مرا شیفته خود کرد. این شیفتگی، اوج گرفت آنجا که “زن” در بوم استاد، تبلوری از “زیبایی، لطافت، حیا و شکوه” میشد؛ گویی او تنها کسی بود که حقیقت این عناصر را در وجود یک “کل” مییافت و در آثارش، زن را به سرودهای ناگفته از هستی تبدیل میکرد.