«زنان نیوز» گزارش می دهد؛7
همسران شهدای جنگ ۱۲ روزه، روایت صبر و دلتنگی خاموش
در پس سکوت خانههای شهدا، هنوز صدای نفسهای انتظار شنیده میشود؛ همسرانی که با غرور، دلتنگی را زندگی میکنند و چشمبهراه دیدار دوباره در جهانی دیگر ماندهاند.
1404/05/02 - 10:11
تاریخ و ساعت خبر:
269152
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - البرز؛ هوا هنوز بوی خاک و خون دارد. گرچه آتشها خاموش شدهاند، اما دلهایی هستند که هنوز در آتش فراق میسوزند. جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی با همه تلخیهایش، مردانی را از ما گرفت که آسمان را به زمین دوخته بودند. اما قصه، آنجا تمام نشد؛ آنجا تازه آغاز صبرِ شیرزنانی بود که ماندهاند، بیآنکه «بیاو» مانده باشند.
در حیاط خانهای ساده در یکی از شهرهای کشور، صدای چرخیدن چای در استکان، با صدای خشخش قاب عکس همسر شهید در دست همسرش در هم میآمیزد. «محبوبه»، همسر شهید «مرتضی کاویانی»، آرام میگوید:
«۱۲ روز بیشتر نبود، ولی برای من به اندازه یک عمر گذشت. روزی که رفت، گفت زود برمیگردم... حالا تنها دلخوشیام همین است که هنوز صدای خندههایش را در گوشههای خانه میشنوم.
او از دلتنگی نمینالد؛ از غرور میگوید. از اینکه همسرش رفت تا بچههای مردم، شهرهای ایران، و خاک این وطن، در امان باشند.
در کوچهپسکوچههای شهر، زنانی هستند که هنوز تلفن را نگاه میکنند، شاید صدایی آشنا بگوید: «من برگشتم.» اما صدایی نیست. تنها قاب عکسی است که با هر غبارگیری، انگار جان تازهای میگیرد.
زهرا، همسر شهید مدافع حرم که در این جنگ آسمانی شد، میگوید: من دلتنگم، بله… اما غرورم بیشتر از دلتنگیام است. این راهی بود که خودش انتخاب کرد. نه برای خودش، که برای آینده پسرمان، برای غیرت و عزت این خاک. هنوز هم شبها جای خالیاش را کنارم حس میکنم، ولی هیچوقت خالی از ایمان نشدم.
قصه این همسران، قصه داغ و دلتنگی نیست؛ قصه انتظار آگاهانه است. صبری که ریشه در عشق دارد و فریادی ندارد. فقط لبخند دارد و نگاه به آسمان.
در یکی از اتاقها، صدای قرآن پخش میشود. روی میز، نامهای دستنویس از شهید باقی مانده: « اگر نیامدم، بدان که با قلبم همیشه کنار توام. به بچهها بگو پدرشان برای دفاع از همهی پدرهای ایران رفت...»
چه کسی میگوید جنگ تمام شده؟ جنگ که تمام شده باشد، نباید هنوز چراغ اتاقی با قاب عکس روشن بماند... نباید هنوز لالایی مادرانهای با صدای بغضگرفته خوانده شود.
اما در دل همین شبهای دلتنگی، نوری هست. امیدی هست. همسران شهدا، ستونهای زندهای از ایستادگیاند. آنها هنوز هم با صدای در، سر برمیگردانند، نه از ضعف، از ایمان. از شوق دیداری که شاید در این دنیا نشود، اما در سرای باقی، قرار است دیدنی باشد.
خبرنگار: الهه ملاحسینی
انتهای خبر/

بازگشت به ابتدای صفحه