خبرگزاری زنان ایران

به گزارش خبرگزاری زنان ایران - لرستان - مانند نسیمی از ولایت، روح‌الله عجمیان در برابر طوفان فتنه ایستادگی کرد و سرانجام با عروج عاشقانه و شهادت خود، مدافعان انقلاب اسلامی، ارزش های انقلابی را به تلاش بیشتر فراخواند.
در خیابان، میان خروش بی‌رحمی، شهید عجمیان تنها ماند. دشمنان دین و وطن، با سنگ و چماق، بر پیکر پاکش حمله کردند. پیراهن راهش، نماد ایمان و اعتقادش، پاره شد، اما عزمش نلرزید. او با ایستادگی در مقابل هجوم داعشی وطنی، نشان داد که با ایمان راسخ می‌تواند در مقابل طوفان ناحق ایستادگی کند.
پاره شدن پیراهنش، نماد پاره شدن پرده‌های ظلم و ستم بود. یقینا شهادت او، نه پایان راه بلکه آغازی است برای راهی که باید با مقاومت و پایداری ادامه یابد. شهید عجمیان، تنها به خاطر حفظ حجاب در مقابل هجوم داعش صفتان ایستاد و به درجه رفیع شهادت نایل آمد. او حاضر بود بر پیکرش زخم بزنند پیراهنش پاره کنند، تمام بدنش چاقو بخورد اما زخمی بر ارزش های انقلاب وارد نشود و این نماد مقاومت و ایثار و از خود گذشتگی روح الله بود که سرانجام به دست داعش صفتان داخلی با ضربات متعدد چاقو، سنگ و لگد اغتشاشگران شهید شد.
مادر شهید عجیمان که سفری یک روزه به خرم آباد داشت در گفت وگو با خبرنگار زنان نیوز به بیان دغدغه‌ها و ویژگی‌های فرزند شهیدش پرداخت و از جوانان خواست تا با حفظ ارزش‌های اسلامی، پرچم‌دار راه شهدا باشند.

وی در ابتدا به عشق و علاقه خانوادگی شان نسبت به امام و رهبر انقلاب و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت : خانواده ما از یک خانواده مذهبی بود و زمانی که انقلاب شد، همراه انقلاب بودیم و خواهیم ماند. همه خانواده من عضو بسیج هستند ما امام و رهبری را دوست داریم ما در کنار بسیج و سپاه و دیگر نیروهای انقلابی برای حفظ ارزش های دینی و انقلابی هستیم و خواهیم ماند.
مادر شهید عجمیان در پاسخ به این سؤال که چه شد نام فرزند دلبندتان را " روح اله " گذاشتید، گفت : بهمن ماه آخرین روزهای چشم انتظاری ما برای به دنیا آمدن فرزندمان بود ، از خدا می‌خواستم که آقا روح‌الله در روز ۲۲ بهمن به دنیا بیاید تا اسم "روح‌اله" را بنابر علاقه قلبی که به امام خمینی (ره) داشتیم بر او بگذاریم . روح الله به دلیل اینکه بچه خوش اخلاقی و خوبی بود همه روح‌الله را دوست داشتند حتی در بین فامیل‌هایم، روح‌الله را از من بیشتر دوست داشتند. همسایه همه دوستش داشتند.
این مادر انقلابی با اشاره به توجه به معنویات و امور دینی از سوی فرزند شهیدش، گفت: روح اله از همان کودکی مرتب در مورد حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه زهرا(س) و مسائل دینی سوال می پرسید. از صبر زینبی تا حضور خانواده امام حسین (ع) در روز عاشورا و به دنبال پاسخ سوالاتش بود و من تا جایی که می توانستم به آنها پاسخ می دادم.
مادر شهید عجمیان با اشاره به فعالیت شهید روح اله در پایگاه بسیج گفت: پسرم ۱۲ سالگی به عضویت پایگاه مقاومت بسیج محل در آمد و حضور فعالی در پایگاه بسیج داشت. با اینکه سنش کم بود و فقط یک بسیجی ساده بود، اما مثل فرماندهان رفتار می‌کرد. به او گفتم :« روح اله شما که سردار یا سرهنگی نیستی اینقدر دغدغه وطن داری در جواب گفت: مادر اگر ما بسیجی‌ها احساس مسئولیت نکنیم، و دیگری هم کار نداشته باشند پس چه کسی باید دفاع کند.»
از مادر شهید درباره دغدغه های فرزندش درباره حیا و عفاف و حجاب پرسیدم و گفت : « روح‌اله خیلی روی مساله حجاب و حفظ عفت و حریم خانم‌های جامعه حساس بود . از اینکه گاهی اوقات شاهد آزار و اذیت دختران محجبه توسط پسران بود یا متوجه ارتباط دختران بدحجاب با پسران می شد، خیلی ابزار ناراحتی می کرد و هر چه سعی می کردم او را دلداری بدهم باز هم آرامش پیدا نمی کرد .
از آخرین روز عمر روح الله به ما بگویید؛ مادر شهید با اندوه گفت : روح الله به دست داعش نه بلکه به دست داعش صفتان وطنی به شهادت رسید. « برای خرید نان برای ناهار یکی از فرزندانم به خیابان رفتم ، خیابان شلوغ بود و من هم از اغتشاشات خبری نداشتم . نان خریدم و هنگام برگشتن روح اله را دیدم که با سرعت می دود. به خانه که رسیدم از یکی از بچه ها پرسیدم که روح اله کجا رفت؟! گفت : یک فردی با او تماس گرفت و از خانه بیرون رفت .. طاقت نیاوردم و دنبالش رفتم ..گویی پاهایم توان راه رفتن نداشت. استخوان هایم قفل شده بودند . با پسرم که منزلش چند کوچه پایین تر بود تماس گرفتم و شرح وضعیتم را دادم و گفتم که روح اله جواب تماس هایم را نمی دهد خودت را برسان. بلاخره از منزل بیرون زدم و با همسرم تماس گرفتم و گفتم که روح اله جواب تلفن نمی دهد ! خیابان بسیار شلوغ بود و راه ها را بسته بودند .پدرش که آمد، رفت پایگاه و حوزه پیگیر روح اله شد . بچه های بسیج گفته بودند با با گردان رفته است. یکی از آنها به همسرم گفته بود، روح الله زخمی شده در حالیکه فرزندم ساعت ۱۲ شهید شده بود ما ساعت ۴ بعد ظهر خبر نداشتیم که پیکرش را به سردخانه برده اند . در سردخانه با پیکر بی جان روح الله و صورتی پر از خون مواجه شدیم. »
مادر شهید سید روح اله عجمیان در ادامه این گفت وگو با بغض در گلو و چشمانش پر از اشک گفت: روح اله ۵ سال قبل از شهادتش، آرزو داشت به سوریه برود و از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند و در دفاع از حرم حضرت زینب به شهادت برسد ولی پسرم در دفاع از چادر و حجاب زینبی در خاک وطنش به دست داعش صفتان به شهادت رسید زمانی که با چهره خونی و پیکر بی جان پسرم مواجه شدم گفتم پسرم، شهادت مبارک. بالاخره به آرزویت رسیدی.
مادر شهید سید روح اله در پایان خطاب به جوانان گفت: «از جوانان می‌خواهم که با الگوگیری از شهدا، در مسیر حفظ ارزش‌های اسلامی و حجاب گام بردارند و به تداوم راه شهدا ادامه دهند. در مسیر شهدا قدم بگذارند جوانان مثل شهدا پای ارزش‌هایمان تا پای جان بمانند. »
گفتگو: کبری دریکوند