رابطه عاطفی سالم: هدیه ارزشمند زن به مرد
همدلی و هویت ؛ تأثیر شگرف زنان بر سلامت عاطفی همسرانشان
در دنیای پیچیده روابط زناشویی، زن نقشی کلیدی در شکلگیری و تکامل هویت عاطفی مرد ایفا میکند. توانایی ابراز و مدیریت احساسات، که اغلب به دلایل فرهنگی و تربیتی برای مردان چالشبرانگیز است، با حضور همدلانه و درک عمیق زن، مسیر هموارتری مییابد. زن با ایجاد فضایی امن و پذیرش صادقانه احساسات همسرش، او را در شناخت و پذیرش عمیقتر خود یاری میدهد و این همراهی، سنگ بنای رابطهای سالمتر و عمیقتر است.
1404/05/25 - 12:27
تاریخ و ساعت خبر:
270103
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - از استان فارس، دکتر مریم چشمهاعلایی، روانشناس بالینی و زوجدرمانگر در یادداشت زیر میگوید: «زن، آینهای است که هویت عاطفی مرد را کاملتر میکند». او معتقد است در دنیای پیچیده روابط زناشویی، نقش زن در شکلگیری و رشد هویت عاطفی همسرش، نقشی ظریف اما بسیار قدرتمند است. هویت عاطفی یعنی هر فرد چقدر احساسات خود را میشناسد، آنها را میپذیرد و میتواند به شکلی سالم بیان و مدیریت کند. اینجا، زن میتواند مانند آینهای صادق و مهربان عمل کند، آینهای که به مرد کمک میکند خودِ عاطفیاش را واضحتر ببیند، بشناسد و بپذیرد.
خیلی از مردان، به دلایل مختلف فرهنگی یا تربیتی، در شناسایی و بیان احساسات عمیقتر خود مانند ترس، آسیبپذیری، غم یا حتی شادیهای ظریف، با چالش روبرو هستند. احساساتشان ممکن است به شکل خشم، بیحوصلگی یا انزوا خود را نشان دهد، در حالی که ریشه در چیز دیگری دارد. اینجاست که حضور یک زن همدل و آگاه، میتواند تحولآفرین باشد. وقتی زنی با ذهنی باز و قلبی پذیرا به احساسات همسرش گوش میدهد – بدون قضاوت، بدون نصیحت فوری، بدون کوچک شمردن – فضای امنی ایجاد میکند. او با گفتن جملاتی ساده مثل "به نظر میرسه واقعا از این موضوع ناراحتی" یا "درک میکنم که این شرایط برات چقدر استرسآور بوده"، نه تنها احساس همسرش را تأیید میکند، بلکه به او کمک میکند آن احساس مبهم درونش را نام بگذارد و به رسمیت بشناسد. این تأیید شدن، سنگ بنای ساختن هویت عاطفی سالم است؛ مرد یاد میگیرد که احساساتش معتبر هستند و جایگاهی در رابطه دارند.
زن میتواند مانند یک باغبان حساس برای باغ احساسات همسرش باشد. با توجه و کنجکاوی مهربانانه، به او کمک میکند تا جوانههای احساسات جدید را کشف کند یا گلهای پژمرده احساسات سرکوب شده را دوباره احیا نماید. مثلاً ممکن است با دقت در تغییرات رفتار همسرش، متوجه نگرانی پنهان او بشود که خودش هم از آن کاملاً آگاه نیست و با سؤالی ملایم و حمایتگرانه مثل "به نظر میرسه این موضوع اخیراً بیشتر فکرت رو مشغول کرده، درسته؟" دریچهای برای گفتگو و کشف آن نگرانی بگشاید. این کشف و پردازش مشترک احساسات، به مرد کمک میکند تا نقشه درونی خود را بهتر بشناسد و هویت عاطفیاش غنیتر و پیچیدهتر شود.
علاوه بر این، زن با واکنشهای خود به احساسات همسرش، به او بازخورد میدهد که کدام شیوههای ابراز احساسات سازنده و کدامها مخرب هستند. وقتی همسرش ناامیدی خود را به جای فریاد زدن، با صحبت کردن آرام بیان میکند و زن با پذیرش و احترام به آن پاسخ میدهد، این پیام را تقویت میکند که بیان سالم احساسات، نه تنها پذیرفته شده است، بلکه رابطه را نیز تقویت میکند. این یادگیریِ ضمنی، بخش مهمی از شکلگیری هویت عاطفی مرد است.
البته، این نقش به معنای مادرانه رفتار کردن یا مسئولیت کامل رشد عاطفی مرد بر دوش زن نیست. رابطه یک خیابان دوطرفه است. مرد نیز باید تمایل به شناخت خود، باز بودن و مشارکت در این فرآیند را داشته باشد. اما زن با ایجاد فضایی امن، همراهی صبورانه و بازتاب دادن حقیقی احساسات همسرش، شرایطی را فراهم میآورد که مرد بتواند با اطمینان بیشتر به درون خود بنگرد، احساساتش را بدون ترس کشف کند و در نهایت، هویت عاطفی شفافتر، یکپارچهتر و سالمتری برای خود بسازد. این هویت عاطفی قویتر نه تنها به نفع خود مرد است، بلکه رابطه زناشویی را نیز به رابطۀ عمیقتر، صمیمیتر و تابآورتر تبدیل میکند، رابطهای که در آن هر دو طرف احساس دیده شدن، درک شدن و ارزشمندی میکنند. در حقیقت، زن با همدلی و حضور آگاهانهاش، نه تنها همسرش را حمایت میکند، بلکه به او کمک میکند تا نسخۀ کاملتر و اصیلتری از خودش شود.
خبرنگار احمدبن موسی شیراز

بازگشت به ابتدای صفحه