همسر جانباز شهید حسن رضانژاد: اگر دوباره به گذشته برگردم ایشان را انتخاب خواهم کرد/ نیرو و سلامت قبل از شهادت همسرم را از برکات پرستاری ایشان می دانم

همسر جانباز شهید حسن رضانژاد با اشاره به اینکه فرصت هایی زندگی با یک جانباز به همه چالش ها آن می ارزد، گفت: اگر به گذشته برگردم دوباره با ایشان زندگی خواهم کرد، گفت: من در سن ۱۶سالگی با ایشان ازدواج کردم و تمام موفقیت های علمی و فرهنگی و قرآنی خودم را مدیون ایشان و از برکات زندگی با ایشان م یدانم.
همسر جانباز شهید حسن رضانژاد:  اگر دوباره به گذشته برگردم ایشان را انتخاب خواهم کرد/ نیرو و سلامت قبل از شهادت همسرم را از برکات پرستاری ایشان می دانم
1403/11/20 - 21:27
تاریخ و ساعت خبر:
213631
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - مازندران -در اعیاد شعبانیه و در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی برای دیدار با همسر جانباز شهید دفاع مقدس به شهرستان بابل سفر کردیم. این سفر، فرصتی بود تا پای صحبت‌های همسر گرامی شهید حسن رضانژاد از جانبازان هفتاد درصد جنگ تحملی بنشینیم. جانبازی که پس از سال‌ها تحمل درد و رنج، به فیض شهادت نائل آمد.
این گفتگو، نه فقط مروری بر زندگی پر فراز و نشیب یک قهرمان ملی است، بلکه ادای احترامی است به صبر و استقامت همسران فداکاری که در کنار این اسطوره‌ها، معنای واقعی ایثار را به تصویر کشیده‌اند.
با ما همراه باشید تا از زبان همسر این شهید بزرگوار، روایتی شنیدنی از عشق، فداکاری و جانبازی را بشنویم.
لطفاً خودتان را معرفی کنید و مختصراً درباره همسرتان و میزان جانبازی ایشان توضیح دهید.
مرضیه رضانژاد هستم. متولد ۱۳۵۴/۶/۱۱ همسر جانباز ۷۰درصد هموپلوژی جنگ تحمیلی از ناحیه سر و از کارافتادگی سمت چپ.
چند سال است که با همسرتان ازدواج کرده‌اید و چه مدت است که ایشان جانباز هستند؟
تقریبا ۳۳ سال افتخار همسری و همراهی با این بزرگوار را دارم .ایشان در سال ۱۳۶۵ و در سن ۱۶سالگی به درجه رفیع جانبازی نائل آمدند.البته قابل ذکر است که ایشان در ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ بر اثر عوارض جانبازی به شهادت رسیدند.
زندگی با یک جانباز چه چالش‌ها و فرصت‌هایی را برای شما به همراه داشته است؟ لطفاً به طور خاص به چالش‌ها و فرصت‌های مربوط به همسرداری اشاره کنید.
سوال زیبا و قابل توجهی هست زندگی با جانبازان سرتاسر همراه با چالش ها و البته فرصت هاست و این موضوع را کسانی که مستقیما با ایشان زندگی کردند حتما تایید می کنند و درک می کنند.
در زندگی با یک جانباز ۷۰ درصد مغز و اعصاب و هموپلوژیِ ازکارافتادگی سمت چپ قطعا چالش ها و سختی های فراوان داشته خصوصا حدود ۱۰_ ۱۲ سال منتهی به شهادت ایشون که ضعف جسمی ایشان بسیار زیاد شده بود؛
باید همزمان نقش های زیادی را در زندگی ایفا کنی:
۱.باید یک پرستار دلسوز تمام وقت بدون حقوق و مزایا و اضافه کاری باشی که روز و شب نشناسی و درعین حال با دردهای بیمارت درد بکشی چون تمام قلب و روحت و امید زندگیت درد میکشه. البته مثل مادر دلسوز همراه با بیمارت درد میکشی، اشک میریزی آه میکشی و درنهایت ذره ذره ذوب میشی
۲. باید یک راننده خیلی خوب و تمام وقت باشی تا بتونی سرویس مدرسه بچه هات باشی، راننده تمام وقت همسر و خانواده باشی.
۳. وقتی مهمان داری باید همزمان کدبانوی خانه باشی آشپزی کنی و در کنارش خرید خانه رو انجام بدی و بین کارهات آنقدر باید نظم باشه که در زیر خروارها کار زیاد له نشی و نلرزی.
۴. باید مثل یک مشاور بین افراد خانواده صلح و آرامش برقرار کنی
۵. سنگ صبور باشی و حرف و درددل همه رو بشنوی و آرامشان کنی.
۶. با تمام مشکلات گفته شده با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کنی و در مقابل، زخم زبان از بعضی افراد ناآگاه بشنوی‌ و دم نزنی.

وامااااا
فرصت هایی را که در زندگی با یک جانباز با شرایط همسرم داشتم به همه این چالش ها می ارزد و اگر از بنده بپرسند آیا به گذشته برگردم دوباره ایشان رو برای زندگی مشترک انتخاب می کنم؟ صددرصد پاسخم مثبت خواهد بود و این حس روز به روز مخصوصا بعد از شهادت شون بیشتر و عمیق تر می شود.
زندگی و همسری جانباز ۷۰درصد برکات زیادی دارد. در یک چنین زندگی روز به روز قوی تر میشی، الان که برمیگردم به زندگی قبل از شهادت ایشان با آنهمه چالش ها و فراوانی کارها، تعجب میکنم که چه نیرویی خدا به من داده بود که پرتوان، به همه کارهام برسم. درحالیکه الان که ایشان نیستند و کارهای من ۸۰درصد کمتر شده مشکلات جسمی و آرتروز گردن و دیسک کمر و دردهای استخوانی و سردرد و ....بنده رو احاطه کرده.
من نیرو و سلامت و توانمندی دوران قبل شهادتشان را از برکات خدمت و پرستاری از ایشان می دانم، در هرکاری، وقتی کاری رو شروع میکردم و میکنم احساس میکنم ده ها دست و فکر با بنده همکاری میکنند و کارها بطوری برام ردیف می شود. من در سن ۱۶سالگی با ایشان ازدواج کردم و تمام موفقیت های علمی و فرهنگی و قرآنی خودم را مدیون ایشان و از برکات زندگی با ایشان م یدانم.
جالب هست بدانید توجهات و کرامات ایشان به خانواده نه تنها کم نشده بلکه بیشتر هم شده است.
چگونه توانسته‌اید در طول این سال‌ها همسرداری موفق و پایداری را حفظ کنید؟ چه عواملی در این موفقیت نقش داشته‌اند؟
باید بگویم من ازدواج با ایشان را با هدف و عشق انتخاب کردم و درواقع یک انتخاب بدون تفکر نبود لذا هرجا که کار برایم سخت می شد و بعبارتی کم میاوردم به هدفم فکر می کردم و به خودم نهیب می زدم که انتخاب خودت بوده و با علم و آگاهی از همه مشکلات بوده است و خودم رو دلداری میدادم و به هدفم فکر می کردم.
می خواهم بگویم که وقتی هدف داشته باشی و انتخابت آگاهانه باشه بقیه راه ها برایت باز می شود.
مهم‌ترین ویژگی‌های شخصیتی که به شما در مواجهه با سختی‌های زندگی مشترک با یک جانباز کمک کرده است، کدامند؟
عشق به هدفم، عشق به همسرم و خانواده، صبور بودن، داشتن خانواده مهربان و همراه و ایثارگر،
چه راهکارهایی برای مدیریت مسائل مربوط به سلامت جسمی و روحی همسرتان در طول این سال‌ها اتخاذ کرده‌اید؟
دعوت به همکاری فرزندان و خانواده در انجام امور همچنین دوره تزریقات و امدادگری رو گذراندم تا برای کارهای ابتدایی تزریقات و درمان اولیه، از رفت و امد غیرضروری پرهیز شود. مراجعه به مشاوره برای استفاده از روشهای مختلف برای افزایش سلامت خانواده و خودم. آموختن رانندگی جهت سهولت در کارها
چگونه توانسته‌اید تعادل بین رسیدگی به نیازهای همسرتان و سایر مسئولیت‌هایتان (مثل فرزندان و کار) را برقرار کنید؟
واقعا کار سختی بود. گاهی اوقات پیش می آمد همزمان همه جا وجودت نیاز بود. هم باید کارِ خانه رو رتق و فتق میکردم هم همسرم برای مثلا نیاز بود برود بیرون، هم کار رفت و آمد و کلاس بچه ها رو باید هماهنگ میکردم. هم از آنجایی که بنده فرهنگی هستم باید کارهای مدرسه رو رسیدگی می کردم.
البته با توکل و مدد الهی بطور معجزه آسایی کارها ردیف میشد‌. البته خیلی به من فشار می آمد ولی تلاش کردم یک برنامه ریزی بکنم و ساعات کاری را طوری برنامه ریزی کنم تا به همه کارها درحد توانم رسیدگی کنم.
نقش خانواده و اطرافیان در حمایت از شما و همسرتان چه بوده است؟
خوشبختانه خانواده گرم و صمیمی داریم. بچه ها خیلی مهربان و همراه و دلسوز هستند و در کارها با عشق و نهایت احترام همکاری می کنند. عروس و دامادمون هم درک متقابل بالایی دارند و خیلی حامی هستند.
همچنین از طرف خانواده همسرم خانواده درمواقع ضروری خیلی همراه بودند. در سختی ها و مواقع بیماری همسرم بازوی قوی و محکمی برای ما هستند. خانواده خودم هم خیلی مشوق من در زندگی و همراهی با همسرم بودند.
اگر قرار باشد توصیه‌ای به سایر همسران جانبازان بکنید، چه توصیه‌ای خواهید داشت؟
عاجزانه از همه خواهران عزیزم میخواهم که لحظه لحظه زندگی شان با این فرشتگان خدا را قدر بدانند.
این عزیزان امتحانات الهی برای ما هستند و مهمان عزیزی هستند که چند صباحی برکت زندگی مان شده اند خوشا به حال کسی که نهایت بهره را از این باغ پربرکت میبرد و میوه های شفاعت را برای ذخیره روز محشر پس انداز میکند.
چه الگوهایی را برای مدیریت امور مالی و اقتصادی خانواده در نظر گرفته‌اید؟ (با توجه به احتمال وجود مشکلات ناشی از جانبازی)
سعی کردم با اشتغال خودم و تجمیع دو حقوق اندکی از بار مسئولیت مالی رو کم کنیم. همچنین سعی کردم پس انداز هرچند اندک رو درپیش بگیرم تا درمواقع ضروری دچار مشکل نشویم. ولی با این وجود به دلیل پیشرفت بیماری در سالهای اخیر واقعا حقوق دونفر کفاف مخارج زندگی و درمان را نمیداد و برای هزینه دوا و درمان با مسکل مواجه میشدیم. چون بیماری و مخارج درمان جانبازان ۷۰درصد اصلا قابل پیش بینی نیست.
چگونه با فرزندان خود در مورد وضعیت همسرتان صحبت کرده‌اید و چه راهکارهایی برای آموزش و رشد آنها در این شرایط اتخاذ کرده‌اید؟
با ایجاد و تقویت درک متقابل بین افراد خانواده و دادن روحیه به بچه ها و توضیح دادن شرایط موجود به بچه ها حتی دامادم و عروس که وارد خانواده شدند و شکر خدا همه بچه ها و عروس و داماد از درک بالایی برخوردار هستند و بسیار در انجام وظایف بنده کمک کار بودند.
چگونه توانسته‌اید محیطی صمیمی، آرام و پویا را برای خانواده خود ایجاد کنید؟
تلاش میکردم با ایجاد محیط شاد و دورهمی خانوادگی و گردش های خانوادگی محط ارامی را در خانه ایجاد کنم تا حدی هم موفق بودم ولی در سالهای اخیر حاجی به دلیل پیشرفت بیماری و مشکلات در راه رفتن و محدودیت هایی که ایجاد شد میلی به گردش نداشتند و بیشتر سفرهای زیارتی مثل سفر به قم و مشهد و سفر اربعین رو ترجیح میدادند و گردش های شهری و استاتی شان هم خلاصه شده بود به زیارت گلزار شهدا و رفقای شهیدش .
همچنین دردهای زیاد و فشارهای عصبی ایشان در سالهای اخیر فشار روحی و روانی زیادی را بر خانواده تحمیل کرد و هنوز هم ادامه دارد.
و بنده تلاش میکنم تا با مشورت با متخصصان اهل فن اندکی از بار این فشار را بر روی خانواده تقلیل دهم.

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
همسر جانباز شهید حسن رضانژاد، جانباز شهید هفتاد درصد حسن رضا نژاد، روز جانباز ، جانبازان استان مازندران،
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
مازندران
V
آرشیو