گفت و گو با یک طلبه در کسوت مدیر مدرسه؛

اجرای فعالیت های پرورشی در مدارس صرفا یک برنامه آماری است

امروز فعالیت های پرورشی در مدارس به یک برنامه ی صرفا آماری تبدیل شده است. به عبارت دیگر، آمارهای اجرای مراسم فرهنگی به منظور رفع تکلیف است و تعداد حضور دانش آموزان در این برنامه ها حقیقی نیست.
اجرای فعالیت های پرورشی در مدارس صرفا یک برنامه آماری است
1402/10/23 - 18:35
تاریخ و ساعت خبر:
178862
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - استان تهران: حمید رضا پرنده فعال فرهنگی که علاوه بر دارا بودن مدرک سطح 2 حوزوی در رشته کارشناسی روابط عمومی دانشگاه نیز تحصیل کرده وتاکنون تجربه سالها خدمت در آموزش و پرورش در کسوت دبیر، مشاور، معاون پرورشی، معاون آموزشی و مدیر مدرسه را داراست، در گفت و گویی با خبرنگار زنان ایران از فعالیت خود در مدارس به عنوان یک طلبه با تحصیلات دانشگاهی چنین گفت:
1.لطفا خودتان را معرفی کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب حمیدرضا پرنده در سال 1355در یکی از محلات تهران به دنیا آمدم و از سال 1379 زمانی که ازدواج کردم برای ادامه زندگی به شهرستان دماوند مهاجرت کردم.
2. از چندسالگی وارد عرصه طلبگی شدید و چرا حوزه علمیه را انتخاب کردید؟
زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل می کردم توسط چند تا از دوستان صمیمی ام جذب یک هیئت قرآنی در تهران شدم. این هیئت خانگی باعث شد که نسبت به معارف اسلامی و قرآنی علاقه زیادی پیدا کنم. از همان زمان شروع کردیم به حفظ قرآن. در آن زمان دایی کوچکم به جهت اینکه ایشان در حوزه علمیه قم درس می خواند و من به وی علاقه داشتم و نیز و با توجه به اینکه در دوران جنگ هم تقریبا از 14،15 سالگی به جبهه رفته بود، یک شخصیت بسیار خودساخته ای داشت، یک علقه خاصی بین من با ایشان وجود داشت. ایشان چون در حوزه علمیه قم محصل بودند، من پس از اتمام دوم دبیرستان با راهنمایی های ایشان وارد حوزه علمیه قم شدم.
3.در کدام حوزه علمیه درس خواندید؟
ابتدای درسم در حوزه علمیه عترت آل محمد(ص) به مدیریت آیت الله غیوری بود که در آن زمان نماینده رهبری در جمعیت هلال احمر و پدر شهید حسن غیوری از اهالی شهر ری بودند.
4. دروس حوزوی را تا چه سطحی ادامه دادید؟
بعد از حدود سه سال از حوزه علمیه عترت به حوزه علمیه آیت الله صدوقی منتقل شدم و دو سال در آنجا درس خواندم.
5. چه فعالیت فرهنگی ای را در کنار طلبه بودنتان انجام دادید؟
من از قم به تهران رفت و آمد داشتم به این جهت که در محله مان مسجد جامعی به نام ابوذر داشتیم که امام جماعت وارسته ای از لحاظ ارتباط با مردم و خصوصیات اخلاقی داشت. از ایشان اجازه گرفتم که کانون قرآن بنی فاطمه را تاسیس کنم. به لطف خداوند نوجوانانی را جذب کردم که در آن جلسات قرانی با بچه ها روخوانی قرآن، احکام، روانخوانی و حفظ قرآن را هر پنجشنبه کار می کردیم و این ارتباط صمیمی که بین بنده با بچه های محل برقرار شد، موجب شد پنجشنبه و جمعه هر هفته از قم به تهران بیایم که این هیئت را بتوانیم ادادمه دهیم و از این جهت با مشورت یکی از دوستان تهرانی ام که از مسئولین حوزه علمیه بودند، مشغول به تحصیل شدم و امتحاناتی را که زیر نظر مرکز مدیریت حوزه علمیه قم می دادم باعث شد سطح 2 حوزوی را با موفقیت به پایان برسانم.
6. از چه سالی وارد آموزش و پرورش شدید؟ در کدام مقطع و با چه سمتی؟
همزمان با فعالیت بنده در مسجد جامع تهران، به پیشنهاد یکی دو تا از دوستان در یکی از مدارس افسریه مشغول کارهای پرورشی و تربیتی شدم و همین امر موجب شد به مدرسه و فعالیت در آن علاقه مند شوم. همان موقع بحث ازدواج بنده پیش آمد و پس از ازدواج به دماوند آمدم و 3 سال بعد در یکی از مدارس غیر انتفاعی به عنوان معلم قرآن شروع به فعالیت کردم. چندی بعد به عنوان نیروی قراردادی در دو مدرسه شهر آبسرد فعالیتم را ادامه دادم. در سال 89 بحث آزمون استخدامی مطرح شد که الحمدالله در آن آزمون قبول شدم و در سمت نیروی فرهنگی پیمانی در آموزش و پرورش مشغول به کار شدم. پس از یکی دو سال که به عنوان نیروی مشاور در مدارس فعالیت داشتم پیشنهاد شد که به عنوان معاون پرورشی کارم را ادامه دهم و علاقه ای که نسبت به امور پرورشی و تربیتی نشان دادم، الحمدالله مورد توجه دوستان در آموزش و پرورش قرار گرفت و روزهای خوبی رقم خورد. در سال های اخیر به دلیل ایجاد تنوع از حوزه پرورشی به حوزه آموزشی آمدم و در 4 سال گذشته به عنوان معاون آموزشی هنرستان تربیت بدنی دانش نیا شروع به کار کردم و در سال جاری به لطف و عنایت خداوند در دو شیفت مشغول به کار هستم. صبح ها به عنوان معاونت آموزشی و عصر ها به عنوان مدیریت یکی از مدارس دولتی فعالیت می کنم.

7. نظر شما در خصوص حضور طلاب و فعالیت فرهنگی آنان در مدارس چیست؟
بر اساس نیازی که در حال حاضر در مدارس وجود دارد و متاسفانه به دلیل کم کاری نیروهای فرهنگی در حیطه پرورشی، دانش آموزان ما نوعا دچار فقر فرهنگی هستند که یک بخشی از آن به خانواده ها بر می گردد. به همین دلیل نیاز است طلاب جوان، خوش فکر، با استعداد و افرادی که از جذابیت بالایی در کارشان برخوردار هستند در آموزش و پرورش ورود پیدا کنند و با ارتباط صمیمی و دوستانه ای که با دانش آموزان در رده های مختلف سنی برقرار می کنند بتوانند مسائل اسلامی و دینی را کامل به آنان القا کنند. چرا که دشمن دنبال فرصتی است تا بتواند در دل نوجوانان ما نفوذ کند و با توجه به مسائل و مشکلاتی که امروزه در فضای مجازی وجود دارد و روی نسل نوجوان و جوان ما اثر گذار بوده است، شایسته است طلبه های ما با کارهای فرهنگی ضربه ی دشمن را بی اثر و خنثی کنند و بچه های ما را از این آسیب ها مصون نگه دارند. هر مقدار که ما در این زمینه کوتاهی کنیم قطعا اتفاقاتی خواهد افتاد که برطرف کردن آن مشکل و یا گاها غیر قابل جبران خواهد بود.
8. حضور طلاب در مدارس چه میزان در جلوگیری از آسیب های فرهنگی و اعتقادی نقش دارد؟
در این خصوص می بایست طلابی در مدارس فعالیت کنند که علاوه بر دانش بالا و به روز، توانایی برقراری ارتباط با این نسل را دارا باشند، با سلیقه باشند، با روحیات نوجوان و جوان آشنایی داشته باشند. چرا که فضای مجازی برای آنان از جذابیت بالایی برخوردار است. قطعا باید چیزی را جایگزین آن کنیم که از هر حیث بتواند برای این نسل که از لحاظ هوشی در سطح بالایی قرار دارد جذابیت بیشتری را ایجاد کند. اگر طلاب ما نتوانند در این زمینه موفق باشند نه تنها کمکی نکرده اند بلکه می توانند باعث فاصله ی بچه ها با تعالیم دینی شوند و این شکاف روز به روز عمیق تر شود. چه بسا طلابی بودند که متاسفانه به دلیل نداشتن ویژگی های مذکور مورد مضحکه نوجوانان و جوانان ما قرار گرفتند و همه ی این ها به پای اسلام و دین نوشته می شود.
اگر ما امروز می بینیم که نماز خانه های ما روز به روز جمعیتش کم می شود و مربیان پرورشی بعضا هدف اصلی خودشان را فراموش کرده اند، به این دلیل است که شاید در سیستم آموزش و پرورش، یک برنامه دقیق و راهبردی وجود نداشته است. امروز فعالیت های پرورشی در مدارس به یک برنامه ی صرفا آماری تبدیل شده که اگر یک مقدار روی این مورد ریز شویم متوجه می شویم آمارهایی هم که داده می شود معمولا صحیح نیست و به جهت رفع تکلیف است. به عنوان مثال برای راهپیمایی سراسری روز قدس یا روز دانش آموز، آموزش و پرورش شرکت تعداد معینی دانش آموز در مراسم را به مدرسه ابلاغ کرده، بنده تعداد بیشتری نسبت به آمار حقیقی اعلام می کنم و اینکه با چه کیفیتی آمده اند جای بحث دارد. آیا بچه ها با زور و اجبار آمده اند یا با اشتیاق خودشان و یا با وعده؟
همچنین در مسابقات فرهنگی یا قرآنی که باید از جذابیت بالایی برای این نسل برخوردار باشد متاسفانه روز به روز و سال به سال از این جذابیت کاسته می شود مثلا در مسابقات قران و نهج البلاغه و امثالهم دانش آموزی که به عنوان نفر اول انتخاب می شود قطعا برایش تشویق خیلی مهم است و می تواند چند دانش آموز دیگر را به این سمت بکشاند. متاسفانه تقدیر از این دانش آموزان به موقع انجام نمی گیرد. ورود طلاب جوانی که سال ها در حوزوات علمیه درس خوانده اند و خوش فکر هستند بتوانیم وارد آموزش و پرورش کنیم می توانند کمک موثری در حوزه پرورشی داشته باشند. امروزه در برگزاری مناسبت های مدارس به جای استفاده از برنامه های مذهبی شاد که از هرحیث مورد تایید هستند، از افرادی استفاده می کنیم که در مراسم غیر دینی حضور پررنگی دارند یا از ارکستر استفاده می کنیم یا افرادی که از هر کلماتی در حضور دانش آموزان استفاده می کنند تا آنها را بخندانند.
مثلا من در همان هیئتی که در دوران نوجوانی وارد شدم هر هفته در آن جلسه اهدای جوایز داشتیم. این ارتباط مداوم بود ولی در مدارس طرح هایی را می بینیم نظیر حفظ قرآن که این طرح مداوم نیست. در یک برهه زمانی وارد می شود و به محض اینکه مسئول عوض می شود همه چیز به حالت اولیه خودش بر می گردد و از طرف دیگر یک سری مسائلی که شاید از اهمیت کمتری برخوردار باشد به شکل کلیشه ای به نیروهای پرورشی دیکته می شود و از آن ها خواسته می شود در این حیطه کار کنند اما این مسئله چقدر می تواند به دانش آموز کمک کند و اصلا چقدر برای آنان جذابیت داشته باشد؟ این ها را باید مد نظر قرار داد.
اگر امروز بنده توانستم از لحاظ معنوی به حداقلی برسم، بعد از لطف خدا و اهمیت خانواده به این مسئله نوع دوستی های ما در دوران نوجوانی بسیار تاثیرگذار بوده است .یعنی دوست به عنوان یک عامل در زندگی یک فرد می تواند بسیار تاثیر گذار باشد و راه را مشخص کند که متاسفانه امروزه خانواده ها به این مسئله اهمیت نمی دهند.
9.در سنوات اخیر ارتباط حوزه های علمیه با اداره آموزش و پرورش روند کاهشی یا افزایشی داشته است؟
در سالیان اخیر فضا برای حضور طلاب در آموزش و پرورش بیشتر از گذشته شده که باید خدا را شکر کرد. هر چقدر ارتباط وزارت آموزش و پرورش با مدیریت حوزه علمیه بیشتر شود و این دو قسمت، ارتباط محکم تری با هم داشته باشند موفقیت در زمینه آموزش یشتر خواهد بود.
خبرنگار: عارفه جدیدی
انتهای پیام / *

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
ورود طلاب به مدارس،
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
اجتماعی
V
آرشیو