حجاب و عفاف زنان،قدرت نرم ایران

ما در عصر امروز بیش از همیشه نیازمند بازگشت به فرهنگ عفاف و پوشش و شناساندن فرهنگ ایرانی-اسلامی خود که پایگاه عظیم عفاف و پاکدامنی و پارسایی در جهان معاصر است هستیم و مسئولیت روشنگری را در برابر نسل جوان داریم تا رفتار و گفتار خود را بر مسیر عفاف و حجاب مدیریت کنند و به هویت اصلی خودشان بازگردند.
حجاب و عفاف زنان،قدرت نرم ایران
1402/04/28 - 08:50
تاریخ و ساعت خبر:
151279
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - استان تهران - فاطمه حسین آبادی مشاور خانواده و مربی عقیدتی سیاسی در یادداشتی نوشت: موضوع عفاف و حجاب همچنان که در همه ادیان ابراهیمی وجود داشته، در اسلام هم به عنوان جوان ترین دین آسمانی که دو وجه (خاتمیت و جامعیت) را از سرچشمه کمال دین دارد، به رساترین وجه مطرح است.
برخی می گویند خطاب حجاب و عفاف به زنان پیامبر و زنان مومن است و به زنان و زمان ما بر نمی گردد.
در اینجا به نقش الگویی و تاثیرگذار آنها توجه شده و چون بار عظیم الگو بودن را خداوند با یک سری از هشدار ها و بانگ ها یادآوری می کند،به آن معنی نیست که دیگران در برابر فریضه اعلام شده، وظیفه ای ندارد.
با نگاهی دیگر به آیات هفده گانه حجاب می توان به این نتیجه رسید که مخاطب پنج آیه مردان بوده و آنها هم موظف به رعایت حجاب و عفاف می باشند. فلذا خداوند از ایشان تعفف نگاه و دامان و تعفف عمومی و شخصیتی را خواسته است ، ضمن آنکه به طور ویژه از ایشان درخواست کرده که حریم زنان را رعایت کنند و دوازده آیه دیگر برای زنان است که به طور اکید رعایت حجاب و پوشش و عفاف روان و روابط از ایشان درخواست شده است.
آثار عفاف در گفتار ،رفتار،حرکات ،کلمات و در نهایت در نوع پوشش و نحوه آن بروز می کند.
عفاف و حجاب یک درخواست توامان فطرت از زن است ، تا باطنش با عفاف و ظاهرش با حجاب همبسته شوند.
نکته حائز اهمیت در بحث عفاف و حجاب تبیین آن برای دختران جوان است تا دلواپسی های دخترانه آن ها بر طرف شود .
امروز دختران جوان ما در محیط مدرسه و جامعه و خانواده می خواهند زیبا باشند ،اما میل دیگری را نیز در خود حس می کنند و آن اینکه می خواهند و الا ، پاک و خویشتن دار ، با غرور، متین ، مستقل و ارزش گرا باشند.
آیا جمع این دو حس یعنی والایی و زیبایی ممکن است؟؟ یا باید یکی فدای دیگری شود؟؟
آنچه در مقوله حجاب و عفاف حائز اهمیت است این که باید با فرهنگ، تربیت، نظارت بر محیط و معاشران این دوحس (والایی و زیبایی) را مدیریت و رهبری کرد.
امروزه، در دنیا به مدد استبداد نوین یعنی استبداد نرم و همه ابزار های تحقق آن که مهم ترینش رسانه های بیداری و شنیداری اند، نه فقط زندگی مردم بلکه مبدا میل آنها را مدیریت می کنند و در این رابطه روش جامعه شناسی و روان شناسی و آخرین فناوری در عرصه تبلیغ با همه توان و ظرفیت در خدمت طراحی و تثبیت هنجاری های اجتماعی و فرهنگ عمومی است.
در حقیقت حجم هجوم غیر انسانی به شرافت هویت و حیثیت زن معلوم می کند که چگونه به زن ها یاد داده اند که خود را نه برای خود، که برای دیگران باید بپسندی و به پسند دیگران در آوری و این دیگران، نه همسری با یک دنیا تعهد و تعلق در کنارت، بلکه عابران کوچه و خیابان و رهگذرانی اند که شاید جز همان لحظه تا آخر عمر دیگر نه آنها تو را ببینند و نه تو آنها را.
زنان در حالی هزاره سوم را آغاز کردند که در خبر ها شنیده اند، بالاترین سود خالص تجارت ، مربوط به سکس بوده و این یعنی چند هزار زن قربانی شده و به تاراج رفته اند؟
فلذا امروز ما بیش از همیشه نیازمند بازگشت به فرهنگ عفاف و پوشش و شناساندن فرهنگ ایرانی-اسلامی خود که پایگاه عظیم عفاف و پاکدامنی و پارسایی در جهان معاصر است هستیم. مسئولیت روشنگری را در برابر نسل جوان داریم تا رفتار و گفتار، درون و برون خود را بر مسیر عفاف و حجاب مدیریت کنند.
همه ی این ضرورت ها و ظرفیت ها ما را بیش از پیش مسئول می کند که برای افزایش فرهنگ حماسی حیا که در متن عفاف و حجاب نهفته است تلاش کنیم، زیرا فرد محجوب و محبوب که عفاف و حجاب را باهم انتخاب کرده و در اجتماع حضور کارآمد و هدفمند تری دارد،در تمام عبور و مرور های خود ،با استقرار جنبه های زنانه و استظهار به جنبه های انسانی ، باب یک ادبیات تازه و نگاه تازه را می گشاید و به همه
آنها که پیرامونش هستند یادآوری می کنند که کوچه و خیابان محل عرضه جسم نیست ، کوچه و خیابان معبر حضور کار آمد ، جدی و هدفمند است و هر کس باید ظاهر خود را با چنین هدفی متناسب کند.
حجاب امکان تازه ای برای زنان فراهم می کند و به او فرصت می دهد تا در مراودات اجتماعی تصویر بهتر و فوق جنسی یعنی تصویری انسانی ارائه دهد.
فریضه حجاب و عفاف زمینه را فراهم می کند که اندیشه از محاصره ی قوای غریزی و جاذبه های صرفا جنسی و عرضه آن خارج شود و سطوح بالاتر و والاتری از شخصیت زن را به جامعه بنمایاند و به وی فرصت دهد تا این سطوح انسانی یعنی اولین لایه شخصیتی او در برخورد با جامعه جلوه گر و پایدار بماند.
درست برعکس این مسیر، بی حجابی با مهار و محاصره قوای عالی انسانی و آزاد سازی قوای مادون و جنسی و جذابیت های زنانه این فرصت را فراهم می آوردکه اولین لایه شخصیتی زن در برخورد با جامعه ، وجه جنسی، جسمی و زنانه اش شود و وجه انسانی او محجور و پنهان بماند و نهایتا در پس همان جاذبه های جسمی و جنسی شناخته شود و بلکه به مدد آرایش و پیرایش بر جاذبه ها بیفزاید.
زیبایی فرمان الهی در آیه وجوب حجاب { سوره احزاب ، آیه 59} این نکته است که حجاب و عفاف برای محجوب بودن آنان در محیط اجتماعی و اینکه زن بتواند خود را با همه سرمایه های انسانی اش بشناسد و با این شناخت به دست آمده ، امکان فعال کردن و نمایان کردن آنها در تعاملات اجتماعی بیابد و جامعه هم او را با مهارت انسانی و مهار جنسی بشناسد و بخواهد. این آغاز تنظیم و تطهیر مناسبات در ارتباطات اجتماعی برمحور گوهر شناسی انسانی است که اگر نباشد اولین و وسیع ترین قربانیان آن زن و جامعه زنان است.
چنانچه در دنیای امروز حجم انکار ناپذیر این مبانی ها که حاکی از وجود فرهنگ عریانی و بی حجابی و شئ انکاری زنان است ، جوامع غربی را در بازگشتن به حجاب و عفاف متمایل و بلکه وادار ساخته است.
رسانه های ارتباط جمعی در دنیا پر از آمار نگران کننده در مورد فرزندان طلاق ، خانواده های فرا پاشیده زنان تنها و سرگردان است و همه اینها تاوان سنگین پشت کردن به حجاب و وفور بی بند و باری و عریانی و ملعبگی زنان در کوی و برزن است .در این باره ماجرا آن قدر غم انگیز است که ریچارد نیکسون می گوید: در جامعه ما کیفیت حیات به خاطر وجود سکس و خشونت تغییر یافته است . ما در بحران معنویت به سر می بریم { ریچارد نیکسون رییس جمهور ایالات متحده فرانسوی صلح ، ترجمه محمدرضا ، صفحه 91}.
همچنین نویسنده منتقد ویلیام گاردنر در کتاب جنگ علیه خانواده {ترجمه معصومه محمدی ، صفحه 114}می گوید: سوئد یکی از ملحد ترین دموکراسی های جهان است در سال 1983 فقط 23% سوئد های اظهار میکردند که ازمذهب ........می گیرند و 5 % در کلیسا حضور یافتند . سوئد کمترین نرخ ازدواج و بیشترین نرخ طلاق در میان کشورهای جهان را دارد و 50 % از کل متولدین آن نامشروع هستند بعد از اصلاح قانون مالیات در سال 1971 و نوع مقررات کشور وضعیت به گونه ای است که هر مادری که خارج از خانه کار نکند انگل به شمار می آید و این در حالی است که قوانین بسیار سهل انگار نه در رابطه با پدر یا هرزه نگاری وجود دارد.
برای مقابله با این سیل عظیم و ویرانگر اسلام یک طرح پیشگیرانه ارائه داده است که ضمن حفظ سلامت و کرامت زن از سلامت و کرامت های خانواده و فرزندان نیز دفاع0می کند و آن طرح (عفاف و حجاب) است.
عفاف مناسبات انسانی ما را با محیط بیرون و معاشران با حفظ مرزها خویشتن داری و حرمت به دیگران تصحیح میکند.به آدم ها یادآوری میکند که ورود ما به جامعه برای انجام کار و هدفی است. برای تغزل و جلوه گری و اغواگری نیست و به طرف مقابل هم یادآوری میکند که تو هم برای هدفی آمده ای و میخواهی خدمتی کنی .
خواسته ای را پیگیری کنی و خیری برسانی یا خدمتی به جامعه ارائه دهی و
همین نگاه تعفف مدارانه هر دو را منضبط میکند و سر خط می آورد. مسئله دیگر وجود حجاب است .حجاب لباس مشارکت و حضور اجتماعی است . اگر زن با جامعه مرتبط نبود و هیچ نا محرمی او را نمی دید یا به جمع نامحرمان نمی رفت اساسا تاکیدات قرآن بر لزوم حجاب جایی برای تحقق نمی یافت. حجاب فرصت مشارکت و لباس مشارکت است به همین دلیل می بینیم به جهت فراهم شدن چنین طرح و درکی عملا ضریب حضور اجتماعی زنان در فضای پس از انقلاب چند برابر شده است چه در حضورهای اجتماعی چه در پای صندوق های رای چه در عرصه های آموزشی و دانشگاهی چه در عرصه های خدمات ملی و محلی ، همه حاکی از این است که حجاب به عنوان یک عامل تسهیل گر زمینه رشد و حضور اجتماعی و مشارکت را فراهم آورده است. در برخی موارد آنچه به عنوان حجاب استفاده میشود در واقع حجاب نیست البته بی حجاب قاصر داریم و بی حجاب مقصر.
بی حجاب قاصر؛ از روی ندانم کاری ، درست ندانستن چارچوب های شرعی یا سهو و خطا،مقداری از مویش بیرون زده ،یا پوشش ظاهری او کامل و مطلوب نیست.
اما بی حجاب مقصر با آکاهی و رضایت از این عمل به سمت محیط و معاشران حرکت می کند. او سه موضع یعنی اعراض،انکار و استهزار را در مخالفت از خودشان نشان می دهد که هرسه آنها مراتب کفر است و خداوند در سوره انعام از این سه آیه یاد می کند.(انعام آیات 1،3،4)
برخی نسبت به این فرضیه الهی واکنش اعراض نشان می دهند و در مرحله ای بالاتر آن را نفی می کنند و در مرحله ی بالاتر رعایت کنندگان این فرضیه الهی را به مسخره می گیرند و استهزا می کنند.
در بی حجابی به کیان و تشکیل خانواده به دلیل وفور دسترسی بدون تعهد ،به زنان آسیب می رسد.
تحقیر فرهنگ بومی و ملی اتفاق می افتد و تقلید از فرهنگ سلطه رویه عمومی می شود و دو مقاومت در مقابل آن تضعیف می گردد.
سلطه مد و آرایش بر جامعه حاکم می شود و امر عظیم تربیت صحیح نسل آینده مورد غفلت واقع می گردد. آنچه مسلم است اینکه پوشش و حجاب حد و وسعتی از (مقبول و مطلوب) دارد. مقبول حجاب حداقلی یا بایسته های قطعی محجبه بودن ،حجاب شرعی است که ذره ای کمتر از آن ،عنوان با حجاب بودن را نمی گیرد و حجاب مطلوب حجابی است که بیشتر از میزان حداقل،بلکه برای احتیاط بیشتر و رعایت تقوای بیشتر وجه خاص پیدا می کند که در جامعه ما با عنوان حجاب برتر یعنی استفاده از چادر نام گرفته که امروزه انواع چادر های معمولی ،ایرانی ،عربی ،ملی می تواند مصداق آن باشد .آنچه مهم به نظر می رسد این است که ما این تنوع و وسعت را بپذیریم و برای الگوی برتر و وجه برتر آن هم تبلیغ کنیم و هم تسهیل . اما سایر پوشش های پذیرفته در این وسعت را درج بهینه و برای محجبان در آن پوشش ها حرمت قائل شویم و باید نسبت به این موضوع در چهار عرصه همزمان عمل کنیم که عبارتند از:1) عرصه ارشادی 2) عرصه اجرائی3) عرصه اقتصادی 4) عرصه انتظامی .
در عرصه ارشادی از همه توان مراکز تبلیغی و تعلیمی و فرهنگ ساز برای ایجاد و تولید انواع فرآورده های فرهنگی و برنامه های متقاعد کننده استفاده نماییم و بدانیم غلط ترین درخواست این است که در حالی که جوانان ((احساسات))ما را داشته باشند و مانند ما اقدام کنند پس وظیفه اصلی ما رساندن آگاهی و اطلاعات لازم به آنها است.
در عرصه ورودی اجرا در حال حاضر در جامعه حدود 30 دستگاه اجرائی از قبیل وزارتخانه و سازمان های کلان وجود دارد.
در همه این مراکز،مردان و زنان یا کارمندان آن مجموعه یا بهره مندان خدمات سازمانی آنها با یک تفاهم نامه ی اجرایی و هماهنگ و با اعلام سررسید زمانی خاص و اعلام چارچوب حداقلی در موضوع حجاب می توانند زمینه هنجارسازی قانونی را فراهم کنند.
عرصه سوم عرصه اقتصادی است. دسترسی آسان، ارزان و فراگیر به ملزوماتی که حجاب و عفاف را تامین می کند ، از جمله وظایف مهم نظام و مسئولان جامعه است.
آخرین عرصه، عرصه انتظامی یعنی عرصه برخورد جدی (قاطعانه) با سرچشمه های توزیع و پرورش ملزومات تبرج و ابتدال در جامعه است.
نیروی بازدارنده نمی تواند به جای سازمان ها و دستگاه های دیگر عمل کنند .آنها باید به جای خود فعالیت کنند ،دستگاه های متولی مسائل فرهنگی و هنجار سازی اجتماعی باید گروهی را که مجذوب غرب اند به هویت خود بازگرداند اما کسانی نیز مامور غرب اند و با سازماندهی مشغول انواع فعالیت های ضدفرهنگی اند .
بدیهی است نیروی بازدارنده در برخورد با آنها حیات اجتماعی را برای مردم ایمن و سالم می کند .
تبیین مشی عقلایی ، روحیه استقلال و تاکید بر ارزشهای ایرانی – اسلامی ، بازگشت به هویت خویش از جمله محور های ضروری در ورود فرهنگی است تا جامعه با همه امکانات از مکانیزم های آگاهی بخشی هنجار سازی و نظارتی برای توسعه و تحکیم حجاب و عفاف بهره ببرد؛ ان شاءالله.
انتهای پیام/

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
حجاب و عفاف، قدرت نرم، فرهنگ پوشش، هویت زن مسلمان، تبیین عفاف و حجاب، آثار عفاف و حجاب در جامعه، توسعه و تحکیم عفاف و حجاب
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
حجاب و عفاف
V
آرشیو