|
زن مسلمان انقلابی؛ الگویی بینظیر در مبارزه و تاریخسازی |
|
در حالی که مقایسههای سطحی میان زنان ایرانی و برخی فعالان زن خارجی در فضای مجازی دست به دست میشود، این یادداشت نشان میدهد زن ایرانی نه تنها در مسیر مبارزهای عمیق و پیچیده قرار دارد، بلکه خود الگویی بیبدیل در جریان مقاومت و جهاد تمدنی است. برخلاف تصور رایج، نقش زنان ایران در تاریخ معاصر، فراتر از صحنههای آشکار نبرد است و در میدانهای علمی، فرهنگی، اجتماعی و فضای مجازی به پیشرفتها و تاثیرات بیسابقهای دست یافته است. این نوشته، نقدی است بر دیدگاهی که مبارزه زنان ایرانی را صرفاً در چارچوبی ساده و خطی تحلیل میکند و جایگاه واقعی آنان را در سیر تحول تاریخی مقاومت به درستی نمیشناسد. |
|
گلستان- هانیه کثیری
نقدی بر یک مقایسهٔ سطحی؛ از بانو دباغ و بنتالهدی تا تونبرگ و آکار
اخیراً پیامی در فضای مجازی دست به دست میشود که با مقایسهای شتابزده میان «گرتا تونبرگ» و «یاسمین آکار» با زنان ایران، این پرسش را به صورت تلویحی مطرح میکند که «ما بانوان ایران زمین کجای تاریخ ایستادهایم؟!» و گویی با حسرتی وامانده، زنان ایرانی را به ایستادن در صف مبارزاتی فرا میخواند. این نگاه،اگرچه ممکن است از دغدغهای برای پیشرفت نشأت گرفته باشد، اما از یک خطای تحلیلی بنیادین رنج میبرد: نفهمیدن عمق مفهوم «زن انقلابی» در گفتمان مقاومت اسلامی و نادیده گرفتن سیر تطور تاریخی مبارزه.
احساس هدررفت نیرو در میانه دو آتش؛ ریشه یک خطای تحلیلی
ریشهٔ چنین پرسش و مقایسههایی را باید در «احساس اصطکاک و هدررفت انرژیِ زن انقلابی» جستوجو کرد. زن امروز ایران، خود را سرشار از نیروی سیاسی و انقلابی میبیند، اما این نیروی عظیم، در میانهٔ دو جبههٔ «تحجر» (که او را در قالبهای تنگ سنتی محبوس میکند) و «تجدد» (که قصد دارد هویت غربی را به او تحمیل کند)، احساس فشار و انسداد میکند. این وضعیت گاهی سبب میشود در تحلیل خود دچار اشتباه شود و به دلیل این تنگنا، تصور کند که «عقب مانده» است، در حالی که او درگیر یک نبرد کاملاً پیشرفته و پیچیده در عمق میدان است.
مادر مقاومت؛ الگویی که جهان به او مدیون است
زنان فلسطینی که امروز نماد صبر و استقامت شدهاند، الگو و اسوهی خود را از کجا آموختهاند؟ زن ایرانی، پرچمدار مبارزهای بود که بنیادهای استکبار جهانی را به لرزه درآورد. مقاومت در لبنان، فلسطین و امروز در یمن، شعلههایی از همان آتش مقدسی هستند که زن ایرانی در کورهی انقلاب و دفاع مقدس برافروخت. پرسش از«کجای تاریخ ایستادهایم» زمانی عجیب مینماید که بدانیم زن ایرانی، خود مادر و معمار جریان «زن مقاومت» در جهان معاصر است. پیش از آنکه نام «یاسمین آکار» در ترکیه بر سر زبانها بیفتد، بانوانی چون بنتالهدی صدر در عراق، با الهام از انقلاب ایران، پرچم مبارزه را برافراشتند. مقاومت فلسطین، چه در بعد مردمی و چه در بعد نظامی، وامدار الگویی است که زن انقلاب اسلامی ایران با ایثار، آگاهی و حضور حسابگرانهاش ترسیم کرد.
این سؤال که «آیا امروز هم مبارز میشویم؟» ناشی از درکی سطحی و محدود از مفهوم «مبارزه» است. زن انقلاب اسلامی، امروز در عرصهی پیچیدهی نبرد تمدنی قدم نهاده است. مبارزهی امروز، تلفیقی از مبارزهای نرم، علمی و تربیتی، اقتصادی، نظامی و سخت است؛ زن ایرانی در یک «جهاد تمدنی» حضور دارد. مبارزهٔ او دیگر تنها در پشتیبانی از خط مقدم نیست؛ او امروز در عرصهٔ نانو، در میانۀ بوم نقاشی انقلابی، در آزمایشگاههای پیشرفته، در صحنۀ دانشگاهها و در پیشانی جبههٔ فضای مجازی میجنگد. این عرصهها، پیچیدهتر، گستردهتر و در عین حال تعیینکنندهتر از میدانهای نبرد کلاسیک هستند. زن ایرانی در حال پیشبرد استراتژی هوشمندانهای است. این سکون ظاهری، نه نشانهی رکود، که نشانهی عمق و بلوغ استراتژیک است.
آیا کسی که هدف حمله است، مبارز نیست؟
گواه روشن این ادعا، حجم بیسابقهی جنگ روانی، تحریم، ترور شخصیت و فشارهای بینالمللی است که دقیقاً متوجه زن ایرانی و سبک زندگی مجاهدانهی اوست. دشمن به خوبی میداند که این زن، با حفظ حجابش، با پیشرفت علمیاش، با تربیت نسل انقلابیاش، با فعالیت اجتماعی اش بزرگترین تهدید برای تمدن غربی محسوب میشود. آیا کسی که اینچنین کانون توجه تمامی حملههای دشمن قرار دارد، میتواند ادعا شود که در مبارزه نیست؟ این خود بزرگترین دلیل بر نقشآفرینی عمیق اوست.
پرسش «کجای تاریخ ایستادهایم» را باید به گونهای دیگر پاسخ داد: ما در نقطهای ایستادهایم که خود، تاریخسازیم. «الگوی سوم زن مسلمان انقلابی» به بیان رهبری معلم ثانی زنان جهان است که نه نیازمند مقایسه است و نه محتاج کسب اعتبار از بیرون؛ او خود، معیار و سنجه است. |