|
افزایش اعتیاد زنان، بحران خاموشی که خانوادهها را تهدید میکند |
|
وقتی اعتیاد به بیماری پنهانی در میان زنان تبدیل میشود، خانوادهها اولین و مهمترین قربانیان آن خواهند بود. پیامدهای عمیق اعتیاد بر سلامت جسمی، روانی و روابط خانوادگی، هشداری است جدی برای همه ما که نباید نادیده گرفته شود. |
|
افزایش نگرانکننده اعتیاد در میان زنان و نوجوانان در ایران، به بحرانی پیچیده و چندلایه تبدیل شده است. این بحران که تأثیراتش به شدت خانوادهها را هدف قرار داده، نیازمند توجه و واکنش جدی است. در گفتوگو با خانم الهه مولاعلی، فعال حوزه مددکاری اعتیاد، به بررسی پیامدهای جسمی، روانی، فردی و اجتماعی اعتیاد زنان و ضرورت همراهی خانوادهها پرداختهایم.
الهه مولاعلی، مددکار اجتماعی با بیش از ۱۰ سال تجربه در حوزه اعتیاد، درباره ابعاد مختلف این بحران در میان زنان میگوید: «بر اساس آمار رسمی، در کشور حدود ۲.۸ میلیون نفر مستقیماً با اعتیاد دستوپنجه نرم میکنند و اگر خانوادهها و نزدیکانشان را نیز در نظر بگیریم، تعداد افراد متاثر به بیش از ۱۰ میلیون نفر میرسد. متأسفانه سهم زنان و به ویژه نوجوانان در این میان به شدت رو به افزایش است.»
او با اشاره به تجربیات میدانی خود توضیح میدهد: «زنان معتاد اغلب به دلایل متعدد روانی، اقتصادی و اجتماعی به دام اعتیاد میافتند. بسیاری از آنها با مشکلاتی چون خشونت خانگی، فقر، بیثباتی عاطفی و کمبود حمایت مواجهند که مصرف مواد را برایشان به عنوان راهی برای فرار از درد و تنهایی جلوه میدهد.»
از دید الهه مولاعلی، پیامدهای روانی اعتیاد در زنان بسیار گسترده و پیچیده است. او میگوید: «زنان معتاد معمولاً با اضطرابهای شدید، افسردگی مزمن، احساس گناه و تنهایی روبرو هستند. این مشکلات روانی، روند درمان را بسیار دشوار میکند و متأسفانه خانوادهها گاهی این مسائل را نادیده میگیرند یا به عنوان ضعف شخصیت برداشت میکنند.»
این مددکار اجتماعی تأکید میکند که پیامدهای جسمی نیز زنان معتاد را شدیداً تهدید میکند. «بسیاری از زنان معتاد دچار مشکلات جدی جسمی مثل بیماریهای کبدی، عفونتهای مزمن و ضعف سیستم ایمنی هستند. علاوه بر این، اعتیاد در دوران بارداری میتواند منجر به تولد نوزادان با مشکلات جسمی و ذهنی شود که بار اضافی بر دوش خانواده میگذارد.»
الهه مولاعلی معتقد است که اعتیاد زنان پیامدهای فردی و خانوادگی بسیار گستردهای دارد. «زنان معتاد به مرور انگیزه و توانایی خود برای مراقبت از خانواده را از دست میدهند. این موضوع باعث بروز تنش، اختلاف و در برخی موارد خشونت خانوادگی میشود. فشارهای مالی ناشی از هزینههای مواد و درمان نیز بار سنگینی بر دوش خانوادهها وارد میکند.»
از نگاه او، پیامدهای اجتماعی این معضل به اندازه ابعاد فردی و خانوادگی جدی است. «مردم و حتی بسیاری از مسئولان هنوز اعتیاد زنان را به عنوان یک بیماری نمیپذیرند و این منجر به انگ و تبعیض میشود. زنان معتاد کمتر به خدمات درمانی دسترسی دارند و این مسأله به گسترش چرخه اعتیاد در جامعه کمک میکند.»
الهه مولاعلی بارها شاهد بوده است که کودکان و نوجوانان خانوادههای معتاد بیش از سایرین در معرض آسیبهای اجتماعی مانند ترک تحصیل، خشونت و بزهکاری قرار دارند. او در این باره میگوید: «این آسیبها به نسلهای بعدی منتقل میشود و چرخه اعتیاد را تقویت میکند. خانوادهها باید هوشیار باشند و با افزایش آگاهی و حمایت، این چرخه را قطع کنند.»
با توجه به این وضعیت، الهه مولاعلی نقش خانوادهها را بسیار حیاتی میداند و توصیههای مهمی برای آنها دارد. «اولین گام، شناخت علائم اولیه اعتیاد است؛ تغییرات رفتاری، گوشهگیری، افت تحصیلی یا کاری و تغییر در الگوهای مصرف. خانوادهها باید بدون قضاوت به صحبتهای اعضای خود گوش دهند و فضای امنی برای گفتوگو فراهم کنند.»
او به خانوادهها توصیه میکند که حمایت عاطفی و روانی را فراموش نکنند و همواره همراه فرد معتاد باشند. «گاهی کوچکترین حمایت، مثل یک کلمه محبتآمیز، میتواند انگیزه بهبود را در فرد زنده کند. مهم است خانوادهها بدانند اعتیاد یک بیماری است و نه یک ضعف اخلاقی.»
الهه مولاعلی همچنین بر اهمیت استفاده از مراکز درمانی و مشاورهای تاکید میکند: «خانوادهها باید با مراکز کاهش آسیب و درمان آشنا باشند و در اولین فرصت برای کمک گرفتن اقدام کنند. دسترسی آسان به این خدمات و حمایت جامعه از درمانگران نقش کلیدی در موفقیت روند بهبود دارد.»
او در پایان با نگرانی میگوید: «اگر امروز به این بحران توجه نکنیم، فردا شاهد تبعات جبرانناپذیری خواهیم بود؛ فروپاشی خانوادهها، افزایش آسیبهای اجتماعی و نسلهایی که از بیماری و فقر رنج میبرند. زمان آن رسیده که با نگاهی علمی، انسانی و همدلانه به اعتیاد زنان نگاه کنیم و به جای سرزنش، دست یاری به سوی آنان دراز کنیم.»
انتهای پیام/* |