|
راهبران صبور انتظار؛ روایتی از نقش زنان از حکیمه خاتون تا بانوان امروز |
|
فرهنگ انتظار در تاریخ تشیع، فراتر از یک اعتقاد فردی، یک پروژه فرهنگی و اجتماعی بوده است؛ پروژهای که در لحظههای سرنوشتساز، به دست زنانِ صبور و آیندهنگر استمرار یافت. |
|
انتظار در باور شیعه تنها چشمبهراهی برای ظهور نیست این فرهنگ، یک راهبرد تاریخی برای بقا، امید و پویایی یک جامعه زیر فشار بوده است. زنان در این مسیر اغلب کمتر در کانون روایتها قرار گرفتهاند اما نقشی که ایفا کردهاند بنیادین و سرنوشتساز بوده است. تاریخ بهویژه در دوران امام حسن عسکری(ع) گواهی میدهد که این زنان نه در حاشیه که در متن تاریخ، میراث امامت و مهدویت را حفظ کردند و به نسلهای بعدی سپردند. برای روشنتر شدن این مسیر پای صحبتهای خانم الهه خسروبیک کارشناس ادیان اسلامی و محقق تاریخ اسلام و فرهنگ شیعی نشستیم تا از زاویهای تحلیلی جایگاه زنان در حفظ و انتقال فرهنگ انتظار از روزگار عسکریین تا عصر حاضر را مرور کنیم.
خسروبیک با تأکید بر این که دوران امام حسن عسکری(ع) یکی از پیچیدهترین برهههای تاریخ شیعه است، میگوید: «در آن مقطع، حکومت عباسی تلاش داشت هرگونه ارتباط با امام را کنترل و شبکه شیعه را تضعیف کند. در چنین فضایی حضور زنان خاندان امام نقش نجاتبخش داشت.» او معتقد است که حکیمه خاتون، عمه امام، به دلیل جایگاه خانوادگی و اعتماد امام حسن عسکری(ع)، توانست به حلقه ارتباطی مهمی میان امام و شیعیان خاص تبدیل شود.
این کارشناس تاریخ ادیان به منابعی چون «الغیبة» شیخ طوسی و «کمالالدین» شیخ صدوق اشاره میکند و توضیح میدهد که روایات معتبر درباره ولادت امام مهدی(عج) به واسطه حکیمه خاتون به خواص شیعه رسید. به تعبیر او، «این روایتگری صرفاً یک نقل خانوادگی نبود؛ بلکه یک مأموریت تاریخی بود که باور به وجود حجت الهی را در میان شیعیان تثبیت کرد.» خسروبیک این نقش را مصداقی از «راهبری زنانه در دوران بحران» میداند؛ یعنی زنی که در اوج فشار و تهدید، حلقهای ایمن برای انتقال پیام الهی فراهم میکند.
اما حلقه دوم این راهبری، به گفته وی، نرجس خاتون، مادر امام مهدی(عج) است. او با اشاره به منابعی مانند «الکافی» و «کمالالدین»، شرح میدهد: «نرجس خاتون نه تنها در شرایط امنیتی سخت، حامل آخرین حجت الهی شد، بلکه مأموریت حفاظت و تربیت او را نیز در فضایی پنهان و پرخطر بر عهده گرفت. مدیریت این وضعیت، نشانهای از هوشمندی و قدرت زنان خاندان امام در مواجهه با بحران بود.» خسروبیک تأکید میکند که این زنان، با انتخابهای دقیق و صبر راهبردی، توانستند شریان اصلی فرهنگ مهدویت را حفظ کنند.
این پژوهشگر، تداوم این مسیر را در نقش زنان شیعه پس از عصر عسکریین جستوجو میکند و میافزاید: «پس از آغاز غیبت، بخش بزرگی از انتقال فرهنگ انتظار، در دل خانوادهها و محافل کوچک انجام شد. زنان، با روایت دعاها، نشانهها و داستانهای ظهور، نسلها را با امید و باور مهدوی پرورش دادند. شاید در منابع رسمی کمتر نامی از آنها ثبت شده باشداما بقا و پویایی این فرهنگ مرهون همان حلقههای کوچک زنانه در بطن جامعه بود.»
خسروبیک معتقد است که با گذر زمان و کاهش نسبی فشارهای سیاسی، نقش زنان در عرصههای آشکارتر نمود پیدا کرد. او میگوید: «از دورههای بعد، شاهد هستیم که زنان در برگزاری مراسم مذهبی، آموزش معارف مهدوی به کودکان و نوجوانان و حتی شکلدادن به انجمنها و محافل دینی، فعالانه وارد شدند.»
به باور او در عصر حاضر این نقش وارد مرحلهای تازه شده است. زنان امروز، نه تنها حافظان سنت بلکه تولیدکنندگان معنا در فضای معاصرند. «امروز بانوان پژوهشگر، نویسنده، فعال رسانهای و معلمان، فرهنگ انتظار را با زبان روز بازخوانی میکنند، به شبهات پاسخ میدهند و پیوندی میان میراث مهدوی و نیازهای فکری و اجتماعی نسل جدید برقرار میکنند.»
این محقق تاریخ اسلام و تشیع با اشاره به اهمیت فناوریهای نوین ادامه میدهد: «فضای مجازی، رسانههای تصویری و نشستهای علمی، ابزارهایی هستند که بانوان از آنها برای تبیین انتظار بهره میبرند. این همان تداوم تاریخی است، اما در قالبی متناسب با زمانه.»
وی در ادامه تأکید میکند که مرور تاریخی از حکیمه خاتون و نرجس خاتون تا زنان امروز، یک نکته روشن را آشکار میکند: «انتظار، صرفاً باور به آمدن منجی نیست، بلکه یک پروژه تمدنی است که بقا و پویایی آن، بدون حضور زنان ممکن نمیشود. آنان در گذشته ستونهای خاموش اما حیاتی بودند و امروز، به بازیگران فعال و آشکار این فرهنگ تبدیل شدهاند.»
خسروبیک در پایان با نگاهی امیدوارانه به آینده تأکید میکند: «فرهنگ انتظار، پیوندی میان ایمان، امید و عمل اجتماعی است. همانگونه که زنان در لحظههای بحرانی تاریخ، با صبر و تدبیر، این فرهنگ را زنده نگاه داشتند امروز نیز با آگاهی، تخصص و حضور در عرصههای فرهنگی و رسانهایمیتوانند نسلهای آینده را به شکل عمیقتر و مسئولانهتر با این باور پیوند دهند. استمرار این مسیر، تضمین میکند که فرهنگ انتظار نه تنها در حافظه تاریخی باقی بماند، بلکه به عنوان نیرویی زنده، الهامبخش حرکتهای فردی و جمعی در مسیر عدالت و معنویت باشد.» |