|
راهی به سوی خورشید؛ کاروانهای عاشقی در مسیر حرم رضوی |
|
در روزهای داغ مرداد و شهریور، جادههای ایران میزبان موجی از عاشقان است که با پای پیاده رهسپار حرم امام رضا(ع) شدهاند. از پیر و جوان تا کودکان خردسال، حتی اهلسنت، همه در این مسیر با عشق و ایمان گام برمیدارند؛ سفری که هر قدمش ذکر است و هر نگاهش امید به پیروزی، اقتدار ایران و ظهور منجی. در مسیر، موکبها با مهربانی پذیرای کاروانیان شدهاند و پرچمهای «یا رضا» بر جادهها سایه افکندهاند. |
|
در روزهایی که آفتاب مرداد و شهریور بیامان میتابد و دشتهای ایران تشنه باراناند جادههای منتهی به مشهد مقدس میزبان کاروانهایی است که با پای پیاده، دل به راه سپردهاند؛ راهی که نه تنها به سوی گنبد طلایی امام رضا علیهالسلام ختم میشود بلکه به عمق جانِ آرزومندان ولایت راه دارد.
هزاران عاشق از پیرمردانی با عصا تا کودکان خردسالی که هنوز کلمات دعا را بهدرستی تلفظ نمیکنند، در این مسیر قدم برمیدارند. زن و مرد، شیعه و سنی، همه در یک صف، زیر پرچم «یا رضا» گرد آمدهاند. اینجا خراسان رضوی تنها مقصدی جغرافیایی نیست بلکه مقصد دلهاست.
حاج علی و همسرش زهرا، از تهران، دو هفته است که در مسیرند. او با پاهای تاولزدهاش ایستاده و میگوید:
«ما از وقتی بازنشسته شدیم هر سال نذر کردیم که برای شهادت امام رضا (ع) پیاده به مشهد برویم. این سفر برای ما فقط راه رفتن نیست هر قدمش ذکر است، هر قدمش یاد عاشورا و کربلاست.»
همسرش با لبخندی آرام ادامه میدهد:
«گرما سخت است، اما محبت امام رضا (ع) سختی نمیشناسد. آرزویم این است که تا زندهایم حتی با عصا هم که شده این راه را برویم.»
گرمای جاده و گرد و خاک نتوانسته این موج عاشقانه را متوقف کند. بعضی از زائران از دورترین نقاط ایران آمدهاند از جنگلهای شمال تا کویر مرکزی همه در این کاروان حضور دارند. حسین و مریم، زوج جوان دانشجو از ساری برای اولین بار این تجربه را دارند. آنها در گفت وگو با خبرنگار زنان نیوز گفتند که قبل از ازدواج نذر کرده بودیم که اگر زندگیمان با خیر و برکت شروع شد، اولین سال با هم پیاده به مشهد برویم. حسین با لبخند این را میگوید و مریم ادامه میدهد:«هر موکبی که در مسیر میبینیم، قلبمان پر از امید میشود. این ملت با این همه همبستگی هیچ وقت شکست نمیخورد.»
در کنار این زوج، جوانانی هستند که با انگیزههای خاص خود آمدهاند. محمدرضا، پسر ۱۶ ساله اصفهانی، میگوید:
«خیلیها فکر میکنند این کار فقط برای بزرگترهاست اما من میگویم اینجا درس زندگی است. آدمهای زیادی را میبینی که همه با یک هدف راه میروند. آرزویم این است که روزی خادم امام رضا (ع) بشوم.»
و در میان این جمعیت صدای خندههای کودکانه هم شنیده میشود. فاطمه زهرا و فاطمه معصومه، دو خواهر دوقلوی ۸ ساله، دومین تجربه پیادهرویشان را با والدینشان پشت سر میگذارند. مادرشان میگوید:
«هر بار پدرشان برایشان از مشهد انگشتر عقیق میآورد. برایشان یک یادگاری پر از برکت است.»
فاطمه زهرا با ذوق میگوید: دوست داریم زود برسیم تا حرم را ببینیم. وقتی برای اولین بار رفتیم، برای مامان و بابا دعا کردیم.پاما فاطمه معصومه با لبخندی کودکانه راز دلش را میگوید اینکه امسال انگشترم را میخواهم به دوستم بدهم، تا او هم سال بعد بیاید. به او گفتم این انگشتر برکت دارد، چون از حرم امام رضاست.
در طول مسیر، موکبهای فراوان بوی مهربانی میدهند. مردمی که خانههایشان را در مسیر باز کردهاند با شربتهای خنک، غذای گرم و نگاههای پرمهر از زائران پذیرایی میکنند. این همدلی یادآور حماسه اربعین حسینی است. همان همصدایی که مرزهای ایران و عراق را در پیادهروی اربعین درنوردیده بود، اکنون در قلب ایران جریان دارد.
پرچمهای سیاه عزا در کنار پرچمهای سرخ یا حسین (ع) و سبز منقش به نام امام رضا (ع)، بر دوش کاروانیان به اهتزاز درآمده است. در گوشه و کنار، نوحهخوانیها و ذکرهای شورانگیز، جادهها را به صحنهای از عشق و اشک تبدیل کرده است.
این روزها، خراسان تنها یک استان نیست! کعبه دلهای ایرانیان است. آنها آمدهاند تا بگویند:
«سلطان خراسان! ما آمدیم، با پای پیاده، با قلبهایی که به عشق تو میتپد، تا عهد ببندیم بر راه ولایت، تا پرچم انتظار را برافراشته نگه داریم.»
حسن قربانی خبرنگار اعزامی زنان نیوز در کاروان پیاده زائران امام رضا علیه السلام |