|
زیرزمین حرم بانوی کرامت؛ جایی که چرخ خیاطی با صدای دعا گره میخورد/ «از نخ تا نور، از چرخ تا شور» |
|
در دل حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها، جایی در زیرزمین، صدای آرام چرخهای خیاطی در میان زمزمههای زیارت میپیچد. بانوان خادمی که دستهایشان بوی نخ و پارچه گرفته، این روزها چادرهای پاره زائران اربعین را وصله میزنند و در کنار آن، دلهای خسته را آرام میکنند. اینجا موکب بانوی کرامت است؛ پناهگاهی برای زنان زائر که در کنار زیارت، طعم خدمت و مهرورزی را تجربه میکنند. |
|
از شلوغی صحن و سرای حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها که عبور میکنم، صدای پاهای زائران اربعین در گوش میپیچد؛ زنانی با چادرهای خاکی و خسته، کودکانی در آغوش و دلهایی پر از شوق زیارت. راهی که آمدهاند طولانی بوده و حالا در دل حرم، به دنبال لحظهای آرامشاند.
پلههای پهن مرا به زیرزمین میرساند. البته میتوان از آسانسور هم استفاده کرد ،همانجا که موکب خواهران در شبستان نجمه خاتون(س) برپا شده است. در ورودی، بانویی با لبخندی مهربان خوش آمد میگوید: «خسته نباشید، خوش آمدید. اینجا خانه خودتان است.»
فضا پر از همهمه است؛ اما نه همهمهای خستهکننده. در یک سو صدای چرخ خیاطی میآید، در سوی دیگر صدای قلقل سماوری که چای میجوشاند. زائرانی که وارد میشوند، پتو میگیرند، کمی مینشینند و خستگی مسیر را بر زمین میگذارند.
به سمت خیاطخانه میروم. چند زن پشت چرخها نشستهاند. یکی با دقت لبه چادر زنی را میدوزد، دیگری پارهای کوچک را رفو میکند. چادرهایی که شاید در راه نجف و کربلا خاک گرفته یا گوشهای از آنها پاره شدهاند، اینجا دوباره جان میگیرند. یکی از خادمان آرام میگوید: «هر بخیه برای ما مثل ذکر است. وقتی چادر زنی را میدوزیم، انگار بخشی از سفرش را سبک کردهایم.»
چند قدم آنطرفتر لباسشویی فعال است. لباسها یکییکی شسته، خشک و مرتب تحویل داده میشوند. خادمی که مشغول پهن کردن لباسها زیر آفتاب است، با خنده میگوید: «از صبح تا حالا بیشتر از صد لباس شستهایم. خدا قوت میدهد.»
در گوشهای دیگر، ردیف پتوها مرتب چیده شده. هزار پتو برای زائرانی که شبانهروز در این مکان استراحت میکنند. زن میانسالی پتو به دست گرفته، کناری نشسته و میگوید: «من از خوزستان آمدهام. همینجا چند ساعت خوابیدم، انگار همه خستگیهایم ریخت.»
موکب فقط به رفاه جسمی بسنده نمیکند. در سالن کناری، مشاوری با زائران گفتوگو میکند و طلبهای جوان به پرسشهای شرعی پاسخ میدهد. کمی آنطرفتر سخنرانی کوتاهی درباره فلسفه زیارت اربعین در حال برگزاری است.
چایخانه موکب هم صفای خودش را دارد. استکانهای چای یکی پس از دیگری پر میشوند و به دست زائران میرسند. زن جوانی که تازه چایش را گرفته، با چشمانی خسته اما شاد میگوید: «اینجا انگار مادرانه است؛ هر چیزی که نیاز داری، قبل از اینکه بگویی فراهم است.»
مسئول موکب، حمیده عصاری، توضیح میدهد: «روزانه ۳۰ خادم خواهر در چهار شیفت، و بیش از ۱۳۰ خادم در بخشهای انتظامات، خدمات و کفشداری فعالیت میکنند. ما خواستیم هیچ بانویی در این مسیر احساس غربت یا خستگی نکند.»
وقتی از شبستان بیرون میآیم، هنوز صدای چرخ خیاطی در گوشم هست. صدایی که نه فقط پارچهها، که دلها را وصله میزند. حرم بانوی کرامت در این روزها خانهای برای همه زنان زائر اربعین است؛ خانهای که در آن، خدمت با عشق در هم تنیده شده است.
گزارش: سیما داروغه حسینی |