|
بصیرت؛ قطبنمای عبور از فتنههای آخرالزمان |
|
در روزگاری که مرز میان حق و باطل غبارآلودتر از همیشه شده، ایستادن در جبههی درست، دیگر فقط به نیت پاک و ظاهر مذهبی بسنده نمیکند. فتنههای آخرالزمان آنقدر پیچیدهاند که گاه حتی خواص نیز دچار لغزش میشوند. آنچه ما را از لغزش و گمراهی نجات میدهد، ابزاری است به نام «بصیرت»؛ نوری در دل که راه را روشن میکند و انسان را به سوی خیمهی حق میرساند. این گوهر گرانسنگ، تنها با تقوا، خودسازی و رجوع به قرآن به دست میآید |
|
با پیچیدهتر شدن فتنهها و آزمونهای اجتماعی، تشخیص حق از باطل سختتر میشود. به طوری که گاهی شاهد آن هستیم که برخی از خواص دچار تشخیص غلط شده و از مسیر حق منحرف میشوند. غربالهای آخرالزمان بسیار شدید بوده و طبق آنچه در احادیث آمده تنها تعداد بسیار کمی از مردم میتوانند بر طراط مستقیم ثابت قدم بمانند. برای گذر از این آزمونها نیاز به ابزاری برای تشخیص درست مسیر داریم. واقعه عاشورا و حوادث محرم سال 61 یکی از مهمترین این ابزارها را به ما میشناساند.
آیا میدانید نقطهی اشتراک جنگ امام حسین سلاماللهعلیه و یزید با دیگر جنگهای تاریخ چیست؟ نقطهی اشتراکی که شاید بتوان با جرأت گفت این است که در حادثهی کربلا و نبرد امام حسین صلواتاللهعلیه و یزید، تمامی افراد حاضر در دو جبهه، خود را جنگجوی جبههی حق میدانستند و مطمئن بودند که در حال خدمت به جبههی درست هستند؛ لذا قُربَةً إلی الله شمشیر میزدند.
اما پر واضح است که هیچگاه دو «حق» در مقابل هم قرار نمیگیرند و با یکدیگر نمیجنگند. بنابراین، ناچاراً یکی از آنها حق و دیگری باطل بوده و این نبرد، نبردِ جبههی حق و جبههی باطل است.
ازاینرو، در چنین شرایطی، حیاتیترین وسیله برای جنگجویان و جانبرکفان، تشخیص این مسئله است که آیا در طرف درست ایستادهاند یا خیر. تشخیص این مهم، نیاز به ابزاری دقیق به نام قطبنما دارد؛ قطبنمایی که جز به سمت حق راهنمایی نکند و صاحب خویش را مطمئن سازد که او را به سوی خیمهی حق خواهد رساند.
قطبنمایی که میتوان از آن به «بصیرت» تعبیر کرد.
پس اگر میخواهیم مطمئن شویم که در طرف درست تاریخ ایستادهایم و در حال یاریرساندن به حسین زمان هستیم – و نه در کمکرساندن به یزید زمان – ناچاریم آن قطبنما را به دست آوریم و با استفاده از آن، راه را از بیراهه تشخیص دهیم.
شاید بتوان یکی از مهمترین نقاط ضعفِ پیروان حق را همین نداشتن یا خدشهدار شدن بصیرت دانست؛ بصیرتی که امام علی صلواتاللهعلیه میفرمایند:
أَلا وَ لَا يَحْمِلُ هذَا العَلَمَ إِلّا أَهْلُ البَصَرِ وَ الصَّبْر
یعنی تنها کسانی میتوانند یاریدهندهی جبههی حق باشند که اهل بصیرت و صبر باشند.
حال، شاید سوال اساسی این باشد که چگونه میتوان بصیرت، این یگانه ابزار نجاتبخش و رهاییبخش از گمراهی را به دست آورد؟
پرواضح است که پاسخ این پرسش را باید در کاملترین کتاب، که پاسخ همهی سوالات در آن یافت میشود و از سوی یگانه پروردگار عالم به بشر هدیه شده است، جستوجو کرد.
در قرآن، بدینگونه پاسخ داده شده است:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا (29 انفال)
و بزرگان از کلمهی «فرقان» چنین تعبیر کردهاند که بهمعنای جداکنندهی حق از باطل است؛ یعنی همان بصیرت.
پس رمز به دست آوردن بصیرت، تقواست. خداوند، انسانهای باایمان را خطاب قرار داده و فرموده است: اگر با تقوا باشید، برای شما ابزاری قرار خواهیم داد که با آن بتوانید حق را از باطل تشخیص دهید.
هرچه انسان، خود را بیشتر بسازد و روح خویش را از سیاهیها پاک کند، لیاقت دریافت لعل گرانبهای بصیرت را بیشتر به دست میآورد.
همه میدانیم که مطالعه، مباحثه، و نشست و برخاست با بزرگان و صاحبان علم نیز از مصادیق تقوا و خودسازی است که باید برای همهی آنها برنامه داشت.
در نهایت باید به این نکته توجه داشت که هرچه به آخرالزمان نزدیکتر میشویم، فتنهها بیشتر و پیچیدهتر میگردند و شناخت جبههی حسین فاطمه از جبههی یزید معاویه سختتر میشود، بهگونهای که مولای متقیان، حضرت علی صلواتاللهعلیه فرمودهاند: تُغَرْبَلُونَ غَرْبَلَةً
یعنی غربال خواهید شد. پس در این شرایط، باید بیش از پیش تلاش کنیم و خود را برای به دست آوردن بصیرت به تکاپو اندازیم. باشد که مشمول رحمت و مغفرت الهی گردیم.
انتهای پیام/* |