یادداشت | خدادادی |
تأثیر جنگ رسانهای و روایتسازی در شکلدهی افکار عمومی و ایجاد فضای رعب و وحشت |
|
جنگ ترکیبی با استفاده از تاکتیکهای چندبعدی، تلاش دشمن برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی را پیچیدهتر کرده است، اما نقش مردم همچنان کلیدی باقی مانده است. |
|
ضرورت پرداختن به موضوع جنگ ترکیبی و پیچیدگیهای آن در دنیای امروز، از اهمیت ویژهای برخوردار است. تجربههای میدانی و تحولات اخیر نشان میدهد که جنگهای نوین دیگر محدود به درگیریهای نظامی سنتی نیستند، بلکه ترکیبی از جنگهای نظامی، اقتصادی، سیاسی، رسانهای و روانی هستند که به صورت همزمان و هماهنگ علیه کشورها به کار گرفته میشوند. این نوع جنگها، با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و عملیات روانی هدفمند، تلاش میکنند تا با ایجاد آشوب، تضعیف اراده مردم و مدیریت افکار عمومی، بنیانهای قدرت یک نظام را از درون متزلزل کنند. نمونههای عینی مانند جنگ ۱۲ روزه اخیر و اغتشاشات سال ۱۴۰۱ در ایران، گواهی بر این واقعیت است که دشمنان با استفاده از ابزارهای متنوع، به دنبال فروپاشی نظام از طریق مردم هستند؛ امری که نشاندهنده تغییر ماهیت و گستردگی جنگها در عصر حاضر است.
مطالعات مختلف در حوزه امنیت و استراتژیهای نوین نظامی تأکید دارند که موفقیت در مقابله با جنگ ترکیبی مستلزم شناخت دقیق مولفههای قدرت داخلی و مدیریت هوشمندانه افکار عمومی است. به عنوان مثال، گزارشهای مؤسسات معتبر بینالمللی نشان میدهد که عملیات روانی و رسانهای، به ویژه در فضای مجازی، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به نتایج نبردهای معاصر دارند و میتوانند به اندازه حملات نظامی مستقیم، تأثیرگذار باشند. بنابراین، درک عمیق این موضوع و تحلیل دقیق روشهای دشمن، برای حفظ امنیت و ثبات کشور حیاتی است.
به همین دلیل، برای بررسی دقیقتر و دریافت دیدگاههای تخصصیتر در این زمینه، سراغ آقای روزبه خدادای، کارشناس رسانه، رفتیم تا با تکیه بر تجربیات و دانش ایشان، ابعاد مختلف جنگ ترکیبی و تأثیرات آن بر جامعه و نظام جمهوری اسلامی را بیشتر بررسی کنیم.
تفاوت جنگ جدید با جنگ قدیم در تاکتیک و تکنیک قابل بررسی است و روش های نوین نبرد، پیچیدگی جنگ های فعلی را چندین برابر کرده است. جنگ ترکیبی جدیدترین تاکتیک جنگی است که با هدف نابودی فوری و عمیق در دنیا باب شده است و کشور ما هم از این شیوه جنگیدن بی بهره نبوده است.
جنگ ترکیبی هم شیوه ای از جنگ در عرصه های مختلف از نظامی و اقتصادی گرفته تا الکترونیک و سیاسی و ... است که با توجه به گستردگی عوامل قدرت و ماندگاری یک حکومت در دنیای جدید، کشورها را ناگزیر از جنگیدن به چنین شیوه ای کرده است.
کشور ما بعد از دفاع مقدس که دشمن از نابودی انقلاب اسلامی با شیوه جنگ سخت نظامی ناامید شد روی به تقابل و تضعیف و زمین گیرکردن نظام در همه عرصه هایی آورد که عامل قدرت حکومت است و می توان نوع پیشرفته آن را در اغتشاشات 1401 و جنگ 12 روزه بیان کرد.
در جنگ ترکیبی، عامل مردم برای ساقط کردن جمهوری اسلامی همواره مورد تاکید دشمنان بوده است که دلیل آن را در نوع نگاه انقلاب اسلامی به مردم می توان جستجو کرد. در انقلاب اسلامی، مردم عامل قدرت در همه مولفه های قدرت هستند از جمله حوزه امنیت و امنیت، بستر ثبات و قدرت حاکمیت است.
راهبردهای جنگ 12 روزه توسط رژیم متخاصم در پنج مرحله تعریف شد که عامل آشوب مردمی یکی از مراحل بود و دشمنی که سالها هزینه و طراحی کرده و آخرین دستاوردهای نظامی و امنیتی و صنعت تکنولوژی دنیا را به میدان آورده ولی برای ساقط کردن نظام به فروپاشی توسط مردم امید بسته اند و نقشه خود را بر این مبنا طراحی کرده است.
مدیریت افکار عمومی و باور مردم، اصلی ترین مسئله ای است که هم دشمن نتوانست به نفع خود بهره گیرد که البته به دلیل عدم شناخت صحیح از مردم است و هم اقدامات مسئولین نظام از اولین روز جنگ برای مدیریت افکار عمومی و مدیریت روانی مردم از جمله جایگزینی فرماندهان شهید شده، خارج کردن سامانه های پدافندی از هک و شروع حمله به رژیم متخاصم نتوانست مولفه مردم را به نفع تجاوز دشمن همراه کند.
ابزار رسانه به عنوان مهم ترین رکن عملیات روانی برای مردم در شرایط جنگ سخت نقش آفرینی می کند. ضعیف نشان دادن قدرت نظامی و امنیتی ایران، شکست ناپذیر بودن آمریکا و اسرائیل، عدم دستاورد برای ایران و عدم ایستادگی مردم از جمله راهبردهای رسانه ای مهم دشمن در این 12 روز بود ولی سه راهبرد اول در اختیار رسیدن به راهبرد آخر یعنی عدم ایستادگی مردم بود.
کنش رسانه ای معاندین در این 12 روز متمرکز بر ترس مردم با بیان مهاجرت مردم، تعطیلی بازار و خلوتی خیابان ها، شلوغی پمپ بنزین ها و نارضایتی و از دست رفتن آرامش روانی مردم بر اثر حملات موشکی و پهپادی رژیم غاصب بود.
بازار شایعات در این ایام مبتنی بر فرار مسئولین، کشته شده مسئولین کشور و کتمان آن توسط سران حکومت، خالی کردن پادگان ها و فرار نظامیان از محل خدمت، نابودی مراکز حیاتی کشور و ... داغ شده بود و باز عنصر مردم نقطه تمرکز بود.
مردم اولین بوجودآورنده انقلاب اسلامی بودند و عامل بقای آن نیز هستند لذا هیچ جنگ نظامی ولو با نابودی زیرساخت ها و زدن همه مسئولین طراحی و اجرا شود ولی ایران به واسطه جمعیت بالا و سرزمین پهناور و سابقه تاریخی، تنها عامل از بین برنده حکومت خود مردم هستند و دشمن این را می داند لذا عملیات روانی با محوریت رسانه ها در دستور کار بوده و است و در حین جنگ سخت و پس از آن نیز برقرار است و به نوعی همیشگی است.
عنصر ترس در عملیات رسانه ای، قوی ترین عاملی است که قوه عقلانیت را در تحلیل داده رسانه ای تحت سیطره قوه خیال مبتنی از غریزه ترس می برد و انسان را به کنش ناشی از ترس وادار می کند. عملیات روانی اولین و آخرین عنصر فعال جنگ ترکیبی دشمن است.
انتهای پیام /* |