|
والدین سرکوب گر، عزت نفس کودک را تخریب می کنند/ توجه به نیازها و هیجانات کودک، عزت نفس او را بهصورت سازگارانه تقویت میکند |
|
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان با بیان اینکه ۹۰درصد عزت نفس کودک به رفتار والدین بستگی دارد، گفت:والدین مقتدر که کودک را سرکوب میکنند، او را با دیگران مقایسه میکنند یا برچسب میزنند، به عزت نفس او آسیب میزنند. در مقابل، توجه به نیازها و هیجانات کودک، بهویژه در سنین ۷_۸سالگی، عزت نفس او را بهصورت سازگارانه تقویت میکند. |
|
_از استان فارس، سعید افروزپور، کارشناسارشد روانشناسی بالینی کودک و نوجوان و مشاور شبکه بهداشت و درمان شهرستان بیضا بیانکرد: احترام یک مفهوم کلیدیست،و پاسخ به تعریف احترام یک پاسخ نسبی است و احترام نمیتواند یک پاسخ مشخص یا واضح داشتهباشد. بنابراین در مکاتب مختلف و رویکردهای مختلف احترام تعریف خاص خود را دارد بنابراین اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع از احترام داشته باشیم که جنبههای مختلفی از تعریفها را پوشش دهد،میتوان گفت که، احترام یعنی: ارزش قائل شدن اول برای خود بعد برای دیگران. این تعریف چند جزء دارد که اصلیترین مؤلفه آن احترام به خود هست، زیرا پلی ست برای ارزش قائل شدن دیگران برای ما.
افروزپور مفهوم احترام را گستردهتر کرد و افزود: احترام یعنی نیازهای خود را دیدن و کمک به برآورده شدن آنها. در مقابل این نیازها را هم در دیگران نیز ببینیم. و به آن احترام بگذاریم. و سعی کنیم آن نیازها را بپذیریم بدون این که بخواهیم آنها را تغییر دهیم.
وی ادامه داد: نیازها پنج دسته کلی دارند، نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به احساس تعلق و دوست داشته شدن، نیاز به قدرت و نیاز به آزادی، اگر والدین نیازهای اساسی کودک را ببینند و آن ها را قضاوت نکنند و سعی در رفع آن ها را داشته باشند شاید بزرگترین جنبه احترام به کودک را انجام دادهاند، که آن نیازهای اولیه کودک را شامل میشود.
بخش زیادی از شخصیت جنبه ارثی دارد و شخصیت فرزند جدایی از شخصیت پدر و مادر نیست
وی در مورد انتسابی یا اکتسابی بودن احترام در کوکان گفت: پاسخگویی در این مورد تقریبا پیچیده است و به طور قطع نمیتوان در مورد آن اظهارنظر کرد. و حتی بنابر تحقیقات نمیتوان آمار صحیحی ارائه کرد که مثلا چند درصد احترام ذاتی و چند درصد یادگیری است.یا به طور کامل ذاتی و یا کاملا یادگیری است.
افروزپور اضافه کرد: طبق نظریه شخصیت بخش زیادی از شخصیت جنبه ارثی دارد یعنی کودک بیشتر جنبه شخصیت را به ارث برده و شخصیت فرزند جدایی از شخصیت والدین نیست.مثلا پدر مادر بدخو تقریبا فرزند بدخو دارند. در حقیقت شخصیت کودک تحت تأثیر دو عامل مهم وراثت و یادگیری اجتماعی شکل میگیرد، اما یادگیری از طریق احترام در محیط خانواده، مدرسه و جامعه نقش مهمتری نسبت به وراثت دارد.
وی افزود: احترام به معنای توجه به نیازهای کودک، بهویژه نیاز به آزادی، است. امر و نهی بیش از حد والدین این نیاز را سلب کرده و باعث احساس بیاحترامی در کودک میشود، که ممکن است به پرخاشگری یا سرپیچی منجر شود و سرکوب نیازهای کودک او را به واکنشهای غیرمستقیم مانند پرخاشگری یا رفتارهای ناسازگار وامیدارد، که تلاشی برای جلب توجه والدین به نیازهای نادیدهگرفتهشده است.
مشاور بهداشت گفت: والدگری به چهار نوع سهلگیر، سختگیر، مقتدر و طردکننده تقسیم میشود. والدین مقتدر با اقتدار و محبت عمل میکنند، اما والدین مستبد، اطاعت مطلق بدون محبت میخواهند. نیاز به قدرت در والدین، اغلب ریشه در کودکی خودشان دارد و به روشهای تربیتی آسیبزا منجر میشود.
افروزپور گفت: والدینی که در کودکی مورد بیتوجهی بودهاند، ممکن است ناخواسته نیاز به قدرت را به فرزندان تحمیل کنند و چرخهای ناسالم در تربیت ایجاد کنند که به رشد کودک و روابط خانوادگی آسیب میرساند.
افروزپور ادامه داد: فشارهای اجتماعی ممکن است کودک را وادار کند که در ظاهر آرام به نظر برسد، اما در درون پرخاشگر و عصبانی باشد. این تنش درونی ممکن است با کوچکترین فشار بهصورت عصبانیت کلامی یا لحن خاص بروز کند، که نشاندهنده تأثیر محیط اجتماعی بر رفتار اوست.
وی افزود: ۹۰درصد عزت نفس کودک به رفتار والدین بستگی دارد. والدین مقتدر که کودک را سرکوب میکنند، او را با دیگران مقایسه میکنند یا برچسب میزنند، به عزت نفس او آسیب میزنند. در مقابل، توجه به نیازها و هیجانات کودک، بهویژه در سنین ۷_۸سالگی، عزت نفس او را بهصورت سازگارانه تقویت میکند. بیتوجهی والدین میتواند اثرات منفی مادامالعمر بر کودک داشته باشد.
مشاور بهداشت گفت: قطع کردن صحبتهای کودک توسط والدین، بهویژه هنگام بیان احساسات، این پیام را منتقل میکند که او دیده یا دوست داشته نمیشود. این رفتار، جدا از اختلال در یادگیری و گفتوگو، احساس بیارزشی را در کودک ایجاد میکند و به رابطه عاطفی او با والدین آسیب میرساند.
انتهای پیام/* |