|
اهمیت ازدواج از ديدگاه و کلام رهبر |
|
مسئله ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد، اما مهمترین فایده و هدف ازدواج، عبارت است از تشکیل خانواده. نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن و مرد و مایع کمال و اتمام شخصیت آنهاست. |
|
از قزوین؛ آتیه عبدالهی، فعال فضای مجازی استان قزوین در در طی یادداشتی درباره اهمیت ازدواج از ديدگاه و کلام رهبر نوشت:
«اصل در ازدواج عبارت است از پیوند زناشویی دختر و پسر و تشکیل خانواده است همین قدر که دختر و پسر همدیگر را ببینند و عقد شرعی جاری بشود و اینها با هم زن و شوهر بشوند، یک کانون خانواده به وجود آمده و یک خانواده جدیدی تشکیل شده است. شرع مقدس خانواده مسلمان و سالم را دوست دارد. وقتی خانواده تشکیل شد، برکات زیادی در آن هست، نیازهای زن و شوهر تامین میشود، نیازهای بشری ادامه پیدا میکند. اما اصل قضیه، فرزند، زیبایی و ثروت نیست. اصل قضیه این است که دو نفر با هم زندگی مشترکی را تشکیل میدهند و این محیط باید یک محیط سالمی باشد.»
«مسئله ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد، اما مهمترین فایده و هدف ازدواج، عبارت است از تشکیل خانواده. نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن و مرد و مایع کمال و اتمام شخصیت آنهاست. بدون آن، هم زن و هم مرد ناقص اند. همه مسائل دیگر فرع این است. اگر این کانون سالم و پایدار شد، بر آینده و بر روی همین وضع فعلی جامعه تاثیر خواهد گذاشت.»
خداوند بعد از ازدواج به زندگی گشایش میدهد.
من همینجا به توصیهی این جوان عزیزی که از من خواستند به پدر و مادرها تذکّر بدهم، به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد؛ مسئلهی مسکن، مسئلهی شغل و از این مسائل؛ لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛ (۱) خب، این قرآن است. ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسئله توجّه کنند.
یکی از مسائل مهم این است که رسم خواستگاری رفتن و وساطت کردن برای ازدواج دخترها، متأسّفانه کمرنگ شده؛ این چیز لازمی است. افرادی هستند سابقا همیشه معمول بود، حالا هم با کثرت نسل جوان در جامعهی ما، باید این رواج داشته باشد، پسرهایی را میشناسند، به خانوادهی دختر معرّفی میکنند؛ دخترهایی را میشناسند، به خانوادهی پسر معرّفی میکنند؛ تسهیل میکنند و آمادهسازی میکنند ازدواج را؛ این کارها را بکنند. هرچه که ما بتوانیم در جامعه مسئلهی مشکل جنسی جوانها را حل کنیم، این به نفع دنیا و آخرت جامعهی ما است؛ به نفع دنیا و آخرت کشور ما است؛ بعد هم برای مسئلهی نسل که من رویش خیلی تکیه دارم [مهم است]. باز من همینجا هم به آقای وزیر محترم بهداشت عرض میکنم؛ گزارشهایی به من میرسد که آن خواستهی شما که همان خواستهی ما است، [یعنی] مسئلهی جلوگیری از منع باروری که منع باروری یک سیاستی بود؛ بنابراین گذاشته شد که از این سیاست جلوگیری بشودکه درست انجام نمیگیرد؛ بعضی جاها همچنان در بر پاشنهی قبل میگردد. مسئلهي ازدواج جوانها مسئلهي مهمي است. من از این بیم دارم که نگاه بيتفاوت نسبت به مسئلهي ازدواج که متأسفانه امروز کم و بیش این نگاه بيتفاوت وجود دارد؛ در آینده تبعات سختي را براي کشور بهوجود بیاورد. خب، حالا شما مسئلهي سربازي را مطرح کردید؛ بهنظر من، سربازي مسئلهي مشکلي نیست؛ میشود در آن زمینه هم فکر کرد، کار کرد؛ راه حل مشکل سربازي بهعنوان یک مانع در امر ازدواج، این نیست که ما مدت زمان سربازي را کوتاه کنیم؛ میتوان شیوههاي دیگري را بهکار گرفت؛ لکن این یک مسئله است. انگیزه براي ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملي؛ یعني ازدواج باید تحقق پیدا بکند.
اینکه خداي متعال میفرماید: اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه (۱) این یک وعدهي الهي است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیهي وعدههاي الهي که به آن وعدهها اطمینان میکنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده است و موجب نمیشود که وضع معیشتي افراد دچار تنگي و سختي بشود؛ یعني از ناحیهي ازدواج کسي دچار سختي معیشت نمیشود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.
چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟
مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزهی جنسی؟ ما باید به این فکر کنیم. خب، از آنطرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همهی اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری یک خانهی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛(۱) این قرآن است [که] با ما دارد اینجور حرف میزند.
ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری یک خانهی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِنَ یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛ این قرآن است [که] با ما دارد اینجور حرف میزند.
یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالا رفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود.
زن و شوهردلشان میخواهد وقتی وارد خانه شدند، خانه به آنها آرامش و امنیت و احساس راحتی و آسودگی بدهد؛ این را همه ی مردها میخواهند. همه ی زنها هم میخواهند وقتی شوهرشان وارد خانه شد، خانه را پر از شیرینی و شادی کند؛ خانه برایشان محیط راحتی و شادی شود؛ زیرا هر دو خستگی دارند؛ زن کارهایی دارد و مرد هم کارهایی؛ حالا مرد در چالشهای زندگی، زن هم یا در چالشهای زندگی و کارهای سیاسی یا در خانه و با تربیت فرزند؛ هر دو خسته اند. وقتی که زن و شوهر در پایان کار روزانه یا در وسط روز به هم میرسند و همدیگر را میبینند، هر دو از هم توقع دارند که بتوانند محیط را شاد، سرزنده، قابل زیست و رفع کننده ی از خستگی بسازند؛ این توقع بجایی است و بیجا هم نیست که هر دو از یکدیگر توقع داشته باشند. اگر بتوانید این کار را بکنید، زندگی شیرین خواهد شد.۱۳۸۳/۰۳/۲۰ |