|
چالشها و پیامدهای مادری در خانوادههای تکفرزند |
|
در خانوادههای تکفرزند، مادران ناچارند به تنهایی به تمام جنبههای رشد کودک، اعم از تحصیل، سلامت، تغذیه، تفریح، ارتباطات اجتماعی و رشد روانی او رسیدگی کنند. |
|
-یزد- لیلا همتی طی یادداشتی اشاره کرد:مادری یکی از پیچیدهترین و پرمسئولیتترین نقشها در زندگی انسان است. این نقش، همواره با فداکاری، توجه عاطفی، مسئولیتپذیری و مراقبت جسمی همراه است. با این حال، در خانوادههایی که تنها یک فرزند دارند، این مسئولیت بهطور ویژهای سنگینتر و پرچالشتر میشود؛ چرا که تمامی بار مراقبت، تربیت و تأمین نیازهای کودک بر دوش یک یا دو والد متمرکز میشود، که معمولاً مادر بیشترین سهم را در این مسیر بر عهده دارد.
در خانوادههای تکفرزند، مادران ناچارند به تنهایی به تمام جنبههای رشد کودک، اعم از تحصیل، سلامت، تغذیه، تفریح، ارتباطات اجتماعی و رشد روانی او رسیدگی کنند. این سطح از تمرکز و درگیری میتواند به مرور زمان، خستگی جسمی و فرسودگی روانی شدیدی ایجاد کند. خستگی مزمن، اختلال خواب، کاهش سطح انرژی و ضعف سیستم ایمنی از جمله پیامدهای جسمی رایج هستند که بسیاری از مادران تکفرزند با آن دست و پنجه نرم میکنند.
فعالیتهایی مانند بلند کردن مکرر کودک، نشستنهای طولانی برای کمک به انجام تکالیف درسی، یا بیدار ماندنهای شبانه برای آرام کردن فرزند، از نظر جسمی فشار زیادی به بدن مادر وارد میکنند. این رفتارها در طولانیمدت ممکن است به دردهای مزمن در ناحیه کمر، گردن یا زانو منجر شوند. همچنین بسیاری از مادران به دلیل درگیری مداوم با امور روزمره کودک، زمانی برای ورزش، تغذیه سالم یا معاینه پزشکی خود پیدا نمیکنند و این وضعیت به مرور به بروز بیماریهای مزمن مانند چاقی، دیابت، فشار خون بالا و ناراحتیهای قلبی منجر میشود.
از سوی دیگر، چالشهای روانی نیز بخش مهمی از زندگی مادران تکفرزند را تشکیل میدهد. ترس از تنهایی کودک، نگرانی از تأمین خواستهها و تلاش برای جلوگیری از ناراحتی یا ناکامی او، اغلب مادران را به سمت تأمین بیقید و شرط نیازهای کودک سوق میدهد. این وابستگی شدید، زمینهساز اضطراب، استرس و حتی افسردگی در مادر میشود. روانشناسان معتقدند که ذهن و جسم بهشدت با یکدیگر در ارتباط هستند؛ فشارهای روانی میتوانند موجب بروز علائم جسمانی شوند و بالعکس.
والدین تکفرزند، بیش از والدین دارای چند فرزند در معرض اختلالات روانی قرار دارند. بخشی از این فشار ناشی از وابستگی شدید عاطفی به تنها فرزند است. در چنین شرایطی، اگر کودک بیمار شود، دچار مشکل تحصیلی شود یا حتی استقلالطلبی طبیعی نوجوانانه نشان دهد، والدین دچار تنشهای شدیدی میشوند؛ زیرا جایگزینی برای این سرمایهگذاری عاطفی وجود ندارد. این وابستگی دوطرفه، گاهی به شکلگیری رابطهای ناسالم و کنترلگرانه منجر میشود که میتواند هم والد و هم کودک را درگیر کند.
در برخی خانوادهها، والدین بهویژه مادران، به دلیل ترس از آسیب دیدن کودک یا از دست دادن او، از استقلال دادن به فرزند پرهیز میکنند. آنها ممکن است اجازه ندهند فرزندشان به تنهایی با دوستان بازی کند، در فعالیتهای گروهی شرکت داشته باشد یا مسئولیتهای سادهی روزمره را بپذیرد. این رفتار، نهتنها رشد اجتماعی و شخصیتی کودک را محدود میکند، بلکه فشار روانی بیشتری بر والدین وارد میسازد، چرا که آنها در همه زمینهها خود را مسئول میدانند.
علاوه بر این، پژوهشهای جامعهشناختی و روانشناختی حاکی از آن است که تعداد فرزندان در خانواده تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی والدین، روابط زناشویی و میزان رضایت از زندگی دارد. خانوادههای دارای چند فرزند معمولاً تقسیم مسئولیت، سرگرمیهای جمعی و استقلال فرزندان را تجربه میکنند. در مقابل، خانوادههای تکفرزند بیشتر درگیر نگرانیهای فردی، وابستگیهای شدید و تنشهای درونی میشوند.
فرزندآوری و تربیت کودک، نهتنها به رشد کودک کمک میکند، بلکه برای والدین نیز احساس معنا، هدف و پویایی به همراه دارد.تولد فرزند، یکی از منابع اصلی شادی و نشاط در خانواده است. اما این شادی زمانی پایدار خواهد بود که همراه با تعادل در نقشها، تقسیم وظایف و توجه به سلامت جسمی و روانی والدین باشد. |