|
آسیب شناسی کودکان تک والد |
|
تکوالدی بودن خانواده، در هر سنی تأثیرات خاص خود را روی فرزندان خواهد داشت. تأثیرگذارترین سن، برای کودکانی که در خانواده تکوالدی هستند، از سن 2 تا 5 سال است. درست در زمانی که کودکان از والدینشان الگوبرداری می کنند. در این سن کودکان نیاز دارند تا مورد حمایت و توجه والد جنس مخالفشان باشند؛ یعنی دختر باید مورد حمایت والد پدر و فرزند پسر مورد حمایت والد مادر قرار بگیرد. |
|
استان تهران: کودک تک والد، کودکی است که یکی از والدین (پدر یا مادر)،خود را به دلایلی مانند:فوت یا طلاق از دست می دهند.این کودکان در سنین پایین تر رشد که درکی از مشکلات والدین که باعث جدایی آنها با فوت آنها شده است ندارند وخ ود را در این اتفاق مقصر می دانند و دچار احساس گناه و عذاب وجدان می شوند.زیرا می دانند که برای کمک به والدینشان ناتوان هستند.
به همین دلیل اضطراب زیادی را تجربه می کنند.
این کودکان به دلایلی مثل: اضافه شدن یک نقش دیگر به والدی که همسر خود را از دست داده یا جدا شده است، یا عدم الگوی هم جنس خود که پدر با مادر می باشد یا به دلیل مشغله زیادی که تک والد ممکن است در جهت تامین مخارج زندگی خود و کودکش داشته باشد، احساس تنهایی بیشتری را تجربه می کند که همین امر باعث اضطراب در کودک می شود.
دکتر فاطمه منفرد، مدرس دانشگاه جامع علمی-کاربردی و دکترای روانشناسی پزشکی است. او در گفتوگو با «صبح نو» عنوان میکند که تکوالدی بودن خانواده، در هر سنی تأثیرات خاص خود را روی فرزندان خواهد داشت: «بدترین سن و تأثیرگذارترین سن، برای کودکانی که در خانواده تکوالدی هستند، از سن دو سال تا پنج سال است. درست در زمانی که کودکان از والدینشان الگوبرداری میکنند. در این سن کودکان نیاز دارند تا مورد حمایت و توجه والد جنس مخالفشان باشند؛ یعنی دختر باید مورد حمایت والد پدر و فرزند پسر مورد حمایت والد مادر قرار بگیرد.»
تکوالدی بودن می تواند برای این فرزندان مشکلاتی ایجاد کند: «درست در زمانی که فرزند دختر بهعنوان مثال، نیاز به محبت پدر دارد، اگر نیاز به محبت مردانه اش تأمین نشود، از نظر روانشناسی دچار مشکل خواهد شد. این نیاز با توجه اطرافیان مرد مانند، عمو یا پدربزرگ هم تأمین نمیشود. در هر لحظهای نیاز کودکان از طرف والد جنس مخالفش باید تأمین شود.»
نبود والد روی سن هفت سال اما، از نگاه دکتر منفرد بیشترین تأثیر را دارد: «ترک، مرگ و طلاق والدین در سنین پنج تا هفت سال کودکان بیشترین تأثیرات را خواهد داشت. بهعنوان مثال اگر کودکی در همین سن، والدینش از هم طلاق بگیرند، بیشترین ضربه را خواهد خورد. بهخاطر حساسیتهای سنی، کودکان فکر میکنند که دلیل طلاق والدین آنها هستند.»
منفرد معتقد است که کمتأثیرگذارترین سن خانوادههای تکوالدی در سنین بالای ۷ سال است: «از سن ۷ تا ۱۱ سال، تلفات تکوالدی بودن خانواده روی فرزندان کمتر است. نه اینکه کودکان آسیبی نمیبینند، کودکان تأثیر منفی کمتری را دریافت میکنند.»
اما تکوالدی بودن خانواده تنها روی زمان کودکی تأثیر نمیگذارد. تلفات خانوادهای که یکی از نقشهای پدر یا مادر را نداشته باشد، روی بزرگسالی هم با فرد وجود خواهد داشت: «بزرگ شدن کودکانی که یکی از نقشهای پدر یا مادر را ندارند، روی رفتار و شخصیت تأثیر مستقیمی خواهد داشت. این آمار برای همه افراد یکسان نیست، اما آنها از نظر روحی و عاطفی به این دلیل که بخشی از نیازشان تأمین نشده است، کمبود دارند. کودکانی که در خانواده تکوالدی بزرگ می شوند همیشه ترس از دست دادن دارند.».
و تأکید میکند: «این موضوع در جلسات روانشناسی همیشه یکی از مباحثی است که ما برای شخصیتشناسی مورد بررسی قرار میدهیم. کودکان تکوالدی در زندگی زناشویی خود یا نسبت به همسر خود منفعلند یا اینکه جاذبه زیادی به آنها دارند.»
استاد دانشگاه به آمار سرپرستی جنسیتها هم اشاره میکند: «خانوادهای که سرپرست خانواده پدر دارد، فرزندی تربیت میکند که مقتدرتر است. مقتدرتر بودن مورد تأیید جامعه است. فرزند این خانواده شاید در جامعه موفقتر باشد ولی احساسات و عواطف زنانه را درک نکرده است.»
در خانوادههایی که زنان سرپرست خانواده هستند، فرزندان صدمات زیادی میبینند: «نیاز هر خانوادهای است که از پدر بهرهمند شود. پسری که تحت سرپرستی زن است و از رفتار مردانه به دور است و بیشتر تحت تأثیر زنان است، رفتار مردانه در او رشد نخواهد یافت. او در آینده حتماً آسیب خواهد دید.»
گاهی این کودکان به دلیل عدم در دسترس بودن والد به دلایلی که ذکر گردید و یا به دلیل ترحم والد با اطرافیان به دلیل آسیبی که از تک والد بودن دیده است، مانع از پذیرش مسئولیت در کودک گردد. لذا این کودکان در مرحله اول باید توسط روانشناس کودک مورد آموزش و درمان قرار بگیرند.
روانشناس کمک می کند احساس و درک کودک، نسبت شرایط به وجود آمده را بشناسد و آنها را با احساس و افکار جدید، که همراه با پذیرش هست و برای ادامه زندگی و حرکت به سمت اهدافش، جایگزین کند.
در این میان نکته با اهمیت، حضور تک والد، به عنوان حمایت گر اصلی کودک می باشد. زیرا یک والد آگاه میتواند در کنار خلائی که در تربیت فرزند (از دست دادن همسر) دارد، فرزند خود را با سلامت روان بهتر، اعتماد به نفس ، مسئولیت پذیر ،قانون مند، توام با شادکامی تربیت کند.
نویسنده: فتانه ورمزیار، روانشناس بالینی و درمانگر کودک و نوجوان
انتهای پیام / * |