|
یادداشت |
|
دشمن در وقایع اخیر به دنبال تجزیه و نابودی ایران بود |
|
|
|
هدف آن بود که در طی ۳ مرحله یک اعتراض عمومی را نسبت به این موضوع رقم بزنند و در مرحله‌ی بعد این اعتراض را تبدیل به اغتشاش خیابانی کنند و در نهایت منجر به درگیری مسلحانه در داخل کشور شود. |
|
|
دلیریان کارشناس مسائل سیاسی با بررسی اتفاقات سال گذشته نوشت: در سال های اخیر جمهوری اسلامی ایران توفیقاتی را به دست آورد؛ قرارداد شانگهای، قرارداد ۲۰ ساله با روسیه، قرارداد ۲۵ ساله با چین، کریدور شمال-جنوب، احیای راه ابریشم و همچنین قدرت موشکی علی الخصوص قدرت پهبادی ایران و غنی‌سازی هسته‌ای و غیره، که سایر کشور‌های غربی شاهد قدرتمندتر شدن ایران هستند.
از دیگر توفیقات جمهوری اسلامی؛ شکست پروژه‌های برنامه‌ریزی شده‌ی آمریکا در منطقه که علل آن را حضور مقتدرانه‌ی ایران میدانند.
از مسائل مهم دیگر در سال های اخیر؛ احساس خطر یهود از زوال عمر خود که بر اساس وضعیت داخلی کشور اسرائیل است و براساس بررسی‌های انجام شده از پیشگویی‌هایشان محرز شده است که ایران است که می‌تواند یهودیت را طومار پیچ کند!
بنابراین پیچ تاریخی که رهبر انقلاب، در سال ۱۳۹۰ اشاره کردند و اکثر سیاستمداران غربی از جمله زبیگنیف بِرژینِسکی سیاست‌مدار لهستانی-آمریکایی، مشاور امنیت ملی پیشین، در سال ۱۳۹۲ درستی آن‌را تایید نمود که این پیچ تاریخی اجتناب ناپذیر است. و البته تابلو‌های راهنمای مسیر را قبلا امام‌خمینی (ره) و رهبر انقلاب نصب کرده‌اند، بنابراین دشمنان جمهوری اسلامی ایران را بعنوان مغز متفکر محور مقاومت میدانند که باید از بین برود.
فلذا سردار عزیزمان شهید حاج قاسم سلیمانی را بعنوان نخ تسبیح محور مقاومت شهید کردند و سپس چند کشور را با عنوان بازوی ایران تضعیف کنند، چند کشور آفریقایی و آسیایی از جمله سوریه، لبنان ، عراق و یمن
که هر ۴ کشور را درگیر بعضی مسائلی هستند، برای مثال داعش که متاسفانه سوریه چندین سال با آن درگیر است و همچنین عراق که احتمال درگیری و فتح آن نیز بسیار بالا بود که بحمدالله با یاری و عنایت الهی و کمک سردار سلیمانی و گروه حشدالشعبی از این اتفاق جلوگیری شد.
ما نزدیک به ۳ سال درگیر جریان کرونا بودیم که باعث شد جوانان ما درگیر فضای مجازی و اینترنت باشند. این امر سبب شد غرب و جبهه اپوزیسیون داخلی و خارجی از این بستر بعنوان بهترین ابزار جنگ نرم علیه ایران به نحو احسن بهره ببرند.
همچنین یک سری ریشه‌های اجتماعی، فرهنگی و روانی علی الخصوص مشکلات اقتصادی و معیشت مردم در سطح جامعه، تغییر سبک زندگی مردم و افزایش خشونت میان نوجوانان و جوانان ما، به اصطلاح تعابیر غربی نسل Z و آلفا ما، و این شکاف بین‌نسلی جوان ها که در واقع با یک جنگ ترکیبی و همه مسائلی که بیان شد و با استفاده از اتفاقاتی که سال اخیر رخ داد، جریان فوت مهسا امینی، که می‌توان از دو منظر بعنوان پروژه یا اتفاق از آن سوءاستفاده کردند.
هدف آن بود که در طی ۳ مرحله یک اعتراض عمومی را نسبت به این موضوع رقم بزنند و در مرحله‌ی بعد این اعتراض را تبدیل به اغتشاش خیابانی کنند و در نهایت منجر به درگیری مسلحانه در داخل کشور شود.
در واقع پس از یک پروژه ۱۰ مرحله‌ای، نیروهای معارض مانند؛ پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان یک سازمان سیاسی چپگرا و مسلح در ترکیه)، کومله ، دموکرات و حتی داعش و ناتو وارد کشور شوند و قصد داشتند کشور عزیزمان ایران را حداقل به شش کشور مختلف تجزیه و تقسیم کنند و بحث سوریه سازی را در ایران نیز اجرایی کنند که بحمدالله موفق نشدند.
در آخر تمامی تلاش‌های نافرجام، به این نتیجه رسیدند که تغییر رژیم برای ما امکان پذیر نیست و همچنین دموکرات‌های آمریکایی هم بیان داشتند که فقط نباید بگذاریم ایران قوی‌تر بشود.
انتهای پیام /* |