|
تبیین نقش زنان در ایجاد آرامش و ثبات اجتماعی کشور |
|
زنان نقشهای اصلی و زیربنایی در ایجاد آرامش و ثبات در امنیت اجتماعی کشورها و یا آشوب و ناامنیهای اجتماعی را ایفا میکنند. در کشور ما نیز که در طول عمر چهل و چندسالهی جمهوری اسلامی، صحنهی اغتشاشات متعددی بود شاهد صفآرایی دو جبهه مقابل همدیگر بودیم؛ جبههی اخلالگری که از دشمن تغذیه میشدند و جبههی انقلابی که اسلامگرا بودند. در این میان زنان با توجه به درک مسئولیت پذیری خود در قبال امنیت کشور و مردمش به نوعی با غائلهی خود فروختهی اخلالگر زن، زندگی، آزادی مقابله نمود. |
|
به گزارش خبرگزاری زنان ایران، استان تهران: غالبا در گزارشهای خبری مختلف، آمریکا را به عنوان خطرناکترین کشور برای خبرنگاران معرفی میکنند. این امر در حالی اتفاق میافتد که فلسطین اشغالی با وجود اشغالگران صهیونیست و یا حتی کشورهایی چون سوریه و عراق در هنگام چندپارگی توسط تروریستهای داعش و جبهالنصره به عنوان کشور خطرناک برای خبرنگاران شناخته نشدهاند. اما ماجرای خطرناک بودن آمریکا صرفا در نسبت با خبرنگاران نمیگنجد بلکه خطر اعظم آمریکا به زعم بسیاری از اندیشمندان و خبرنگاران آزاده جهان برای زنان بیش ازسایر اقشار است. خطرناک بودن آمریکا صرفا برای زنانی که در این جغرافیا زاده شدند و یا درحال گذر عمر هستند نیست بلکه خطر آمریکا برای زنانی که هزاران کیلومتر با این کشور فاصله دارند نیز وجود دارد.
جنگهای داخلی؛ جنگهای میان کشورهای همسایه و آشوبهای به وقوع پیوسته در طی دهههای گذشته تا الان یک سرش به آمریکا باز میگردند. خصوصا هر آنچه که در خاورمیانه؛ این پاشنهآشیل قدرت استراتژیک در دنیا رخ داد. آشوب و جنگ سبب کاهش امنیت کشورها میشود که این امر ارتباط مستقیمی با کاهش کیفیت زندگی زنان دارد. به عبارت دیگر زنان به عنوان قربانیان اصلی و اولیهی این آشوبها دیده میشوند؛ آنان گاه با آسیب دیدن جانی، مالی و حیثیتی خود یا اعضای خانوادهشان متحمل آسیب میشوند و گاه به واسطهی دیدن صحنههای دلخراشی چون قتل و غارت، تجاوز و تعدی متحمل آسیبهای روحی غیرقابل جبران میشوند.
اما آیا زنان در رابطه با امنیت اجتماعی کشورها صرفا نقش قربانی را ایفا میکنند؟ آیا زنان عنصر منفعلی هستند که دیگران برایشان تصمیم میگیرند وخود جز اطاعت نمودن، یارای تصمیم ساز بودن را ندارند؟ قطعا پاسخ این سوال های مطرح شده منفی است. زنان نقشهای اصلی و زیربنایی در ایجاد آرامش و ثبات در امنیت اجتماعی کشورها و یا آشوب و ناامنیهای اجتماعی را ایفا میکنند. در کشور ما نیز که در طول عمر چهل و چندسالهی جمهوری اسلامی، صحنهی اغتشاشات متعددی بود شاهد صفآرایی دو جبهه مقابل همدیگر بودیم؛ جبههی اخلالگری که از دشمن تغذیه میشدند و جبههی انقلابی که اسلامگرا بودند. اگرچه در آشوب سال گذشته شاهد جنگ ترکیبی در جبههی غربگرا مواجه بودیم که ظاهرا زنان در سطح میدان لیدری میکردند اما در اصل عروسکهایی برای کشاندن مردان در خیابان ها شده بودند؛ زنانی در جبههی انقلاب در مرکز میدان تعقل بودند آنگاه که شبکههای معاند با پمپاژ نفرت و دروغ اتهاماتی علیه نظام و مسئولان کشوری، نیروهای جان بر کف امنیت در حال برافروختن هرچه تمام تر آتش کینه بودند. زنانی که با افشا نمودن چهره خبیث فتنهگران در سطوح مختلف از فضای مجازی تا مدارس، مساجد، حسینیهها و دانشگاهها روشنگری و تبیین مینمودند، زنانی که در عرصهی سیاسی از فرصت پیشرفت هایی که جمهوری اسلامی برای زنان فراهم نمود سخن گفتند. در طول موج های رسانهای که علیه جمهوری اسلامی ایجاد شدند معاونت امور زنان ریاست جمهوری توانست با جمع نمودن بانوان فرهیته و نخبه کشور و ایجاد اجتماعی بینالمللی به میزبانی ایران؛ از زنان مسلمان ایرانی که حائز جایگاه های رفیع علمی، ادبی، هنری و ورزشی هستند تجلیل نمایندو آنان را به دنیا معرفی نمایند.
چه بسیار زنانی بودند که با دیدن موجسازیهای دشمنان مبنی بر کشف حجاب اجباری تن به این قانون شکنی ندادند و به قوانین کشور خود احترام گذاشتند؛ روسری وشال خود رابه سر مینمودند و آن را وظیفه شرعی و دینی خود عنوان می کردند. چه تعداد از زنان محجوبی که با استفاده از سنت امر به معروف و نهی از منکر در مدارس، معابر، دانشگاهها، رسانهی ملی از اسلام و معارف اسلامی؛ حجاب و عفاف برای مردم خصوصا نسل جوان سخن گفته و آنرا تبیین میکردند. این اتفاق سبب شد تا نفرت پراکنی رسانههای بیگانه که وحدت و مودت ملی را تحت الشعاع قرار داده بودند به حداقل برسند و فضای ملتهب جامعه به آرامش برسد. در این میان زنانی چون مادران شهدای امنیت همچون شهید علیوردی و شهید عجمیان، مادر و همسر شهید الداغی نقش بسزایی داشتند. آنان با بازخوانی وقایع رخ داده در کشور و ارتباط آن با شهادت جگرگوشههایشان، نحوه و علت شهادت عزیزانشان، شرافت و انسانیت را متذکر شدند.
زنان و دخترانی که از شعارهای زن، زندگی، آزادی آشوبگران متحمل خسارت های جانی، مالی و آبرویی شده بودند به روایتگری این آسیبها پرداختند و چهرهی حقیر اما واقعی زن، زندگی، آزادی را عیان نمودند. هر زنی با توجه به درک مسئولیت پذیری خود در قبال امنیت کشور و مردمش به نوعی با غائلهی خود فروختهی اخلالگر زن، زندگی، آزادی مقابله نمود. این خرده روایتها چهرهی حقیقی شورشهایی که به نام دفاع از مردم برپا شده بودند را با عیان نمودن صورت واقعی تجزیهطلبانی چون منافقین، دموکراتها، کومولهها و همچنین عیان نمودن حقیقت برخی سلبریتیهای خائن و وطن فروش برای مردم در هم کوبید. شکست آشکار و علنی که در این جنگ احزاب رقم خورد به واسطه سربازی زنان و دخترانی بود که با قلب مجروح اما مطمئن جهاد تبیین نمودند. از مظلومیتها و پیشرفت های حقیقی اما در بیصدایی ماندهی زن در جمهوری اسلامی پرده برداشتند. مرثیهی به جا ماندهی خونهایشان در صحن شاهچراغ و چادرهای خونین، مایه بیآبرویی آشوبگران گردید و این گونه باطل چون کف بر روی آب ترکید و ناپدید گردید و حق نمایان شد.
نویسنده: صغری عاشوری پژوهشگر و کارشناس ارشد مطالعات زنان
انتهای پیام / * |