کد خبر: 173337                      تاريخ انتشار: 1402/06/15 - 12:19
یادداشت
جهاد تبیین حضرت زینب (س) در تاریخ اسلام
 
زینب رفت تا راوی این قصه باشد و روایت درست را تبیین کند و یک جهادگر جبهه جهاد تبیین باشد. نه تنها زینب علیها سلام، بلکه سر بریده امام حسین علیه السلام هم بر روی نیزه به جهاد تبیین پرداخت.
 
حجه الاسلام و المسلمین علی باقری در آستانه اربعین نوشت: در سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نیود کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.
کاروانی وارد کوفه شد، صدای شادی و هلهله و تکبیر از همه جا بلند بود امیرمنان یزید توانسته در جنگ پیروز شود. سرهایی روی نیزه بود و زنان و دختران کوچکی روی شترهای برهنه بودند و سرهای آن ها به پایین بود و لشکریان عمرسعد با رجز خوانی وارد شهر می شدند. و مردم هیچ شناختی از سرهای به نیزه رفته و بانوان اسیر نداشتند. و فقط شادی و هلهله می کردند.
بانویی از میان اسرا به مردم گفت: این سر، سر کسی است که جبرئیل در گهواره برای او لالایی می خواند و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل از خادمان او بودند. و صلصائیل از آزاد شدگان اوست. او کسی است که عرش خدا از شهادت او به لرزه درآمد. من زینب دختر علی بن ابیطالب هستم و این اسیران، دختران پیامبر شما و علی بن ابیطالب هستند.
با این معرفی، شادی ها به غم و هلهله ها به ضجه و ناله بدل شد.
ناگهان بانویی از میان اسرا نهیب زد که ساکت شوید با این نهیب نه تنها مردم ساکت شدند بلکه زنگوله شتران هم از صدا ایستاد. این بانو به ایراد سخنرانی پرداخت:
ای اهل کوفه! ای جماعت نیرنگ و افسون! و ای بی بهرگان از غیرت و حمیت! اشک چشمهایتان خشک مباد و ناله هایتان آرام نگیرد. چگونه می خواهید این لکه ننگ را بشویید در حالی که جگرگوشه رسول خدا و سیدجوانان بهشت را کشتید. بد توشه ای برای آخرت خود فرستاتید و بار سنگین این گناه تا ابد بر دوش های شما سنگینی خواهد کرد.
تاریخ را فاتحان می نویسند. اگر خانم زینب علیها سلام و امام سجاد علیه السلام اسیر نمی شدند و در کوفه و شام کربلا را روایت نمی کردند. شاید الان اثری از مراسمات سالانه دهه محرم نبود.
با این روایت گری ها بود که مردم کوفه فهمیدند این خارجی ها (خروج کننده ها) که می گفتند علیه امیرمومنان یزید شورش کرده اند در واقع فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستند و کارهای یزید هیچ تناسبی با امیرمومنان بودن ندارد و هیچ وقت، او و بنی امیه شایسته خلافت و حکومت بر جامعه مسلمانان نیستند.
با این تبیین ها بود که ورق علیه یزید به ظاهر فاتح برگشت و او همه تفصیرها را به گردن ابن زیاد انداخت و در ظاهر اظهار پشیمانی کرد و مجبور شد اسراء را با احترام به مدینه بازگرداند. و قیام توابین در کوفه شکل گرفت و نیز مختار قیام کرد و انتقام خون شهدای کربلا را به سختی گرفت.
این بود سِر این که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خواب به امام حسین فرمود حسین جان از مکه خارج شو که خدا می خواهد تو را کشته ببیند و بانوان را با خودت ببر که خدا می خواهد آن ها را اسیر ببیند.
به دستور خداوند متعال، امام حسین در عاشورای سال 61 خون خود را ریخت، تا ابد خون او در کالبد دین جاری باشد و به گفته بنیانگذار انقلاب این محرم و صفر باشد که اسلام را زنده نگه داشته است.
و زینب رفت تا راوی این قصه باشد و روایت درست را تبیین کند و یک جهادگر جبهه جهاد تبیین باشد. نه تنها زینب علیها سلام، بلکه سر بریده امام حسین علیه السلام هم بر روی نیزه به جهاد تبیین پرداخت.