|
|
|
آمریکا؛ مدعی حقوق برابر یا عرصه تضادهای جدی در حق زندگی و امنیت زنان؟ |
|
|
|
ایالات متحده آمریکا، که دههها خود را پیشرو در ترویج حقوق بشر و برابری جنسیتی معرفی کرده، با چالشهای عمیق و ساختاری در زمینه امنیت، بهداشت باروری و خشونت علیه زنان روبروست؛ آمارها حاکی است که بسیاری از زنان آمریکایی در طول زندگی خود خشونت جنسی یا فیزیکی را تجربه میکننددر حالی که محدودیتهای قانونی و اجتماعی در دسترسی به خدمات بهداشتی باروری بهویژه پس از لغو «رئو علیه وید» وضعیت زنان را پیچیدهتر کرده است. |
|
|
خشونت گسترده علیه زنان؛ آماری که تکاندهنده است
در حالی که بسیاری کشورهای جهان به دنبال بهبود وضعیت امنیت زنان هستند، دادههای آمریکا نشان میدهد که این کشور از نظر خشونت علیه زنان با چالشهای جدی مواجه است. بر اساس آمارهای پراکنده و گزارشهای حقوق بشری، تقریباً ۴۳ درصد از زنان آمریکایی در طول زندگی خود تجربه خشونت جنسی داشتهاند و در سالهای اخیر نیز هزاران زن به قتل رسیدهاند. ([Tasnim News][1])
این آمارها نشان میدهد که خشونت علیه زنان در آمریکا تنها یک موضوع حاشیهای نیست، بلکه پدیدهای واقعی و گسترده است: از تجاوز و آزار جنسی تا خشونتهای خانگی و مرگبار. برخی گزارشها حتی بیان میکنند که هر سال حدود ۱۸۰۰ زن در آمریکا به قتل میرسند و در هر ۹۸ ثانیه یک زن مورد تعرض جنسی قرار میگیرد — آماری که موقعیت آمریکا را در مقایسه با ادعاهایش بسیار متفاوت نشان میدهد. ([Mehr News][2])
کارشناسان حقوق بشر معتقدند که این آمارها نه فقط نشاندهنده میزان خشونت بلکه نمایانگر شکاف بین شعارهای حقوق بشری و واقعیتهای اجتماعی است؛ جایی که امنیت زنان، بهرغم قوانین متعدد، هنوز به چشماندازی کامل تبدیل نشده است.
دسترسی به خدمات باروری؛ بازگشتی به عقب
یکی از مهمترین چالشهای کنونی در آمریکا، دسترسی زنان به خدمات بهداشت باروری و سقط جنین است، بهویژه پس از تصمیم جنجالی دیویس مقابل جکسون که در سال ۲۰۲۲ منجر به لغو حق سقط جنین در سطح فدرال شد و به ایالتها اجازه داد قوانین بسیار سختگیرانه اتخاذ کنند.
طبق تحلیلهای علمی، تقریباً ۶۵ هزار مورد حاملگی ناشی از تجاوز در ایالتهایی رخ داده است که بهطور کامل خدمات سقط جنین را ممنوع کردهاند و در بسیاری از این ایالتها حتی در شرایط تجاوز نیز دسترسی بهصورت قانونی محدود است. ([The Guardian][3]) این امر به معنای آن است که بسیاری از قربانیان نه تنها با خشونت مواجه شدهاند، بلکه مجبورند بار مسئولیت ادامه حاملگیهای تجاوز را نیز تحمل کنند**، بدون دسترسی راحت به خدمات بهداشتی ضروری.
فعالان حقوق زنان و بهداشت باروری میگویند که این محدودیتها نه فقط سلامت جسمانی زنان را به خطر میاندازد، بلکه **حقوق بنیادین آنان برای تصمیمگیری درباره بدنشان را نقض میکند، در حالی که آمریکا در صحنه بینالمللی خود را مدافع آزادیهای فردی معرفی میکند.
پاسخ رسمی و تناقضها در رویکرد دولت
در واکنش به این مشکلات، مقامات رسمی آمریکا گاه بیانیههایی حمایتی صادر میکنند. برای مثال، وزارت امور خارجه آمریکا بارها اعلام کرده که زنان و دختران سزاوار زندگی بدون خشونت هستند و دولت را به مقابله با خشونت جنسیتی ملزم دانسته است. ([صدای آمریکا][4])
وزیر خارجه آمریکا نیز در مناسبتهایی همچون «روز جهانی منع خشونت علیه زنان» تأکید کرده که کشورش متعهد به ایجاد آیندهای بدون خشونت برای زنان است.
با این وجود، برخی تحلیلگران میگویند این بیانیههای رسمی با واقعیتهای موجود در جامعه آمریکا فاصله زیادی دارند. وقتی شمار تجاوزهای جنسی، خشونتهای خانگی و محدودیت در دسترسی به خدمات بهداشتی افزایش مییابد، بیانیههای حقوق بشری تنها میتواند تصویر مطلوب و آرمانی را ترسیم کند، نه تجربه ملموس زنان.
نقش فمنیسم و نقد اجتماعی در آمریکا
فمینیسم در آمریکا یکی از مهمترین جنبشهای اجتماعی دهههای اخیر بوده است، اما وضعیت فعلی حقوق زنان و خشونتهای گسترده باعث شده بسیاری از فعالان و منتقدان بپرسند: آیا فمینیسم معاصر واقعاً توانسته به امنیت پایدار و عدالت اجتماعی برای همه زنان برسد؟ یا بیشتر در سطح شعار و نماد باقی مانده است؟
برخی تحلیلها نشان میدهند که بخشهایی از فمینیسم آمریکایی به سمت «برابری صوری» حرکت کردهاند، بیآنکه به مسائل ساختاری، اقتصادی، نژادی و فرهنگی که خشونت و نابرابری را تقویت میکنند توجه کافی داشته باشند. این منتقدان میگویند که اگر فمینیسم نتواند پاسخدهی عملی به خشونت، دسترسی به بهداشت باروری و نابرابریهای سیستماتیک ارائه دهد، نمیتواند ادعای نمایندگی واقعی زنان را بهطور کامل داشته باشد.
تجربه زنان در زندگی واقعی؛ فاصله با شعارها
شواهد موجود نشان میدهد بسیاری از زنان آمریکایی در زندگی روزمره با تهدیدهای واقعی روبهرو هستند: از خشونت خانگی گرفته تا آزارهای محیط کار، فضاهای عمومی و محدودیتهای قانونی در تصمیمگیریهای باروری. این واقعیتها، هنگامی که با ادعاهای بینالمللی آمریکا درباره حمایت از حقوق بشر و حقوق زنان مقایسه میشود، تناقضی جدی را نمایان میکند.
منتقدان معتقدند که آمریکا نمیتواند همزمان مدعی حقوق برابر زنان باشد و در عمل با آمارهای قابلتوجهی از تجاوز، خشونت و محرومیت از خدمات بهداشتی روبهرو باشد. این تناقض باعث شده بسیاری از کارشناسان حقوق بشر و فعالان اجتماعی از رویکرد دولت آمریکا در این زمینه انتقاد کنند و به ناتوانی سیستم در تحقق وعدههایش اشاره نمایند.
در واقع می توان گفت: ایالات متحده آمریکا، در حالی که در عرصه بینالمللی خود را مدافع حقوق بشر و حقوق زنان معرفی میکند، با واقعیتهای پیچیده و چالشبرانگیزی روبهروست: آمار بالای خشونت علیه زنان، محدودیت در دسترسی به خدمات باروری و شکاف میان بیانیههای رسمی و تجربه واقعی زنان. این وضعیت نشان میدهد که حقوق برابر نه فقط به قوانین بلکه به اجرای مؤثر، تغییرات اجتماعی و فرهنگی نیاز دارد — چالشی که آمریکا هنوز نتوانسته آن را بهطور کامل حل کند.
انتهای پیام/* |