|
خشونت گرایی علیه مردان در شبکههای ضدانقلاب / شبکههای معاند حتی از پدران نمی گذرند! |
|
در رسانه های ضدانقلاب مرد ستیزی به عنوان یکی از افکار انحرافی جاری و رسمی در حال رشد است و هر روز در این رسانه ها چهره ای تازه به خود می گیرد. جالب اینجاست که این خشونت گرایی که علیه مردان در این رسانه ها ترویج می شود حالت دوار و سلسله وار خواهد داشت و کل جامعه را به خود مشغول می کند. |
|
امیرحمزه نژاد: فیلم سینمایی «برادارن لیلا» که بیشتر به روابط میان پدر خانواده با فرزندان می پردازد حرف و حدیث ها و بحثهای مختلفی را به دنبال داشته است. اما صحنه سیلی دختر خانواده به پدر که در فیلم طوری سناریوچینی می شود که با رفتار نسنجیده مشکلاتی را برای اعضای خانواده ایجاد می کند مورد نقد و انتقاد در محافل خبری و شبکه های اجتماعی قرار گرفته است. اینکه کدام پدر زندگی فرزندان و خانواده خود را اینچنین برای نام و آوازه بزرگی به مخاطره می اندازد بسیار جای سئوال است؛ این درحالی است که برعکس این ماجرا هر روزه در خانواده ها دیده می شود که پدران با ایثار خود را برای خانواده به مخاطره می اندازند. اما در این میان در شبکه ضدانقلاب من و تو به اصطلاح در یک برنامه بحث و بررسی که مجریان بدون کارشناس با هم به گفت و گو می پردازند و مشخص نیست مبنای برنامه بر چه چیزی استوار است و تنها هدف آن تخریب نظام جمهوری اسلامی است، یکی از مجریان بر اساس یک فیلم که اتفاقات آن غیر واقعی و تا حدودی نیز اغراق شده است، مطرح می کند که بسیاری از پدران امروز نیز به همین سیلی احتیاج دارند!
جالب اینجاست که نوع فمنیستی که در این برنامه های رسانه های ضدانقلاب از جمله من و تو و ایران اینترنشنال وجود دارد علاوه بر اینکه سیاسی و بر پایه تخریب یک نظام سیاسی است بر خشونت علیه مردان و مردستیزی تاکید ویژهای دارد. خشونتی که این رسانه ها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی کرده اند با شعار «زن، زندگی، آزادی» به نوعی گویی رسمیت یافته است و حالا علیه مردان نیز به کار گرفته می شود. درواقع زن زندگی آزادی بیشتر از اینکه یک شعار برای زنان باشد یک شعار مرد ستیزانه است!
جالب تر اینکه اگر همین موضوع علیه یک زن انجام می شد به شدت توسط همین رسانه ها به صورت مکرر تقبیح و توبیخ می شد اما خود این رسانهها اقدام به ترویج افکار مردستیزانه آنهم در خصوص پدرانی که به عنوان پایه اصلی خانواده به شمار می روند و خود را وقف رشد و رفاه خانواده خود مینمایند، میکنند.
نکته اساسی اینجاست که در رسانه های ضدانقلاب مرد ستیزی به عنوان یکی از افکار انحرافی جاری و رسمی در حال رشد است و هر روز در این رسانه ها چهره ای تازه به خود می گیرد. جالب اینجاست که این خشونت گرایی که علیه مردان در این رسانه ها ترویج می شود حالت دوار و سلسله وار خواهد داشت و کل جامعه را به خود مشغول می کند.
بسیاری فمنیسم را بیشتر از اینکه یک جنبش زن سالارانه بدانند علیه زنان توصیف می کنند چراکه بیشتر سعی دارد زنان را شبیه مردان سازند. اگر نگاهی به شکل و شمایل بسیاری از افرادی که در فمنیسم گرایی تندرویی می کنند بیندازیم همین شکل و شمایل مردانه را به وضوح می بینیم. موهای کوتاه و لباس های مردانه وجه غالب تیپ و شخصیت بسیاری از این افراد است.
بنابراین بسیاری مطرح می کنند که اگرچه جنبش های زنان باعث شده جامعه نسبت به آنان توجه بیشتری داشته باشند اما واقع امر این است که فمنیسم باعث ایجاد انتظارات بیشتری از زنان شده و موجب مشکلات زیادی برای آنان شده است. مثلا کار زنان در خارج از خانه و داخل آن یکی از مهمترین موارد است. با این حال در شبکه های ضدانقلاب یک نوع کاریکاتوری و تندرویی از فمنیسم وجود دارد که بیشتر به ایجاد انحراف در رفتار جامعه زنانه اقدام می کند. این فمنیسم برای جذب مخاطب از سوی رسانه های ضدانقلاب پررنگ می شود اما آسیب های اجتماعی بسیاری را خصوصا برای زنان در جامعه و جوانان به دنبال دارد.
با این حال اینکه در شبکه های ضدانقلاب فمنیسم خشونت گرا حتی علیه پدران دیده می شود نباید تعجب کرد؛ چراکه مبنای این شبکه ها بر تخریب بنا شده است و سطح تخریب آنها هیچ مبنا، گستره و مرز خاصی ندارد و از این رو حتی دامن پدران زحمت کشی که این روزها با بروز مشکلات بیشتر زندگی و تورم و ... بیشتر در فشار هستند را می گیرد. ضدانقلاب به خوبی نشان داده که نه تنها در زمینه حل مشکلات جامعه و خانواده ها و تک تک اعضای آن کار نمی کند بلکه بیشتر بر اساس همان مبنای تخریب عمل کرده و پیش می رود. درواقع این شبکه ها مانند بلدوزی هستند که کارشان تخریب است و غیر از آن نمی توان از آنها توقع داشت.
انتهای پیام/* |