|
خادم «مسجدالاقصی» در انتظار فرزند ششم/مادر 35 ساله گرگانی چشم انتظار حمایت دولت |
|
مادر 36 ساله گرگانی با داشتن پنج فرزند که اکنون خادم «مسجدالاقصی» شهرستان گرگان است چشم انتظار به دنیا آمدن فرزند ششم خود است و چشم امیدش به حمایت دولت است. |
|
از گلستان، مادر 36 ساله گرگانی که عاشق زندگی پرجمعیت است اکنون صاحب پنج فرزند چهار پسر و یک دختر است و ششمین فرزند خود را نیز باردار است که همه چشم امیدش به نگاه حمایتی دولت سیزدهم دوخته شده است.
وضعیت رشد موالید در کش3طی سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی 2.45 درصد بود و سالانه 2.5 درصد رشد جمعیت نسبت به سال قبل داشتیم متاسفانه در دهه 70 به ناگهان رشد شاخص جمعیت به عدد 1.5 رسید.
در سال 1400 برای نخستین بار شاهد کاهش شدید جمعیت شدیم و رشد جمعیت در ایران به کمتر از یک درصد رسیدو عملا کشور ایران از سال1395 پا در میانسالی نهاد و اگر این روند ادامه پیدا کند تا سال 1430 ایران به یک کشور پیر تبدیل خواهد شد.
متاسفانه سرعت رشد جمعیت در ایران و به تبع آن در گلستان شیب نزولی دارد که بسیار نگران کننده است و میطلبد مسئولان استانی دغدغه حضرت آقا که دغدغه کاهش جمعیت است را دغدغه خود بدانند و فکری برای افزایش جمعیت کنند.
در این زمینه گفت و گویی با سمیه قاسمی مادر 36 ساله گرگانی ترتیب دادیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
این مادر 6 ساله دارای پنج فرزند(چهار پسر و یک دختر») است و اکنون خود را برای به دنیا آوردن ششمین فرزند خود آماده میکند.
این بانوی گرگانی در گفت وگو با خبرنگار زنان نیوز از گلستان گفت: از ابتدای زندگی متاهلی مستاجر بودم و مدام از این خانه به آن خانه نقل مکان میکردیم.
این بانوی گرگانی ادامه داد: یک سال بعد از ازدواج، همسرم بیکار شد و من اولین فرزندم را باردار بودم قبل از ازدواج همسرم به صورت قراردادی در شرکت نفت کار میکرد بعد از یکسال که از ازدواجمان گذشت اولین فرزندم به دنیا آمد و همان موقع همسرم بیکار شد.
وی گفت: من خیلی به داشتن فرزند علاقمند بودم ولی شوهرم میگفت هنوز برای بچه دار شدن زود است خواست خدا بود که بچهدار شدیم فرزند اولم پسر بود و خانواده همسرم بسیار پیردوست بودند و به همین دلیل آنها اسم فرزندم را پویا انتخاب کردند.
این بانوی گرگانی افزود: با تمام مشکلات و سختیهایی که داشتیم همسرم معتقد بود داشتن یک فرزند کافی است ولی من لذت دوباره مادرشدن را دوست داشتم و به همسرم گفتم میخواهم دوباره طعم مادری را بچشم آخر فرزندم نیاز به یک هم صحبت دارد همسرم مخالفت نکرد و فرزند دومم نیز به دنیا آمد.
لذت شیرین مادری هرچند با چالشها و سختیهای بسیاری همراه بود ولی درعین حال بسیار شیرین و لذتبخش است این شد که فرزند سوم و چهارم و پنجم را نیز به دنیا آوردم.
دو فرزند اولم را خانواده همسرم انتخاب کردند ولی اختیار نامگذاری مابقی فرزندانم را همسرم به من داد سه فرزند دیگرم که پسر بودند را محمدجواد، ابوالفضل و حسین گذاشتم و اکنون که چشم انتظار به دنیا آمدن دخترم هستم قصد دارم نامش را به حرمت حضرت زهرا(س) نازنین زهرا بگذارم با این امید که فرزندانم پیرو راه حقیقی این بانوی اطهر باشند.
وی ادامه داد: مادرشوهرم چون خیلی مسن و فرتوت شده نمیتواند در نگهداری از فرزندانم کمک حالم باشد و مادرم که کمی جوانتر است دو سال تمام پابه پای من از کودکانم مراقبت کرد.
اکنون خودم و همسرم از پنج فرزندمان نگهداری میکنیم و به شدت منتظر حظور فرزند ششم در جمع خانواده هستیم.
همیشه با خودم فکر میکنم خداوند چقدر مرا دوست داشته است که پنج فرزند را بدون آنکه کوچکترین هزینهای انجام دهم به من ارزانی داشت بسیار خدا را شکر میکنم وقتی که خداوند چنین نعمات باارزشی را به ما داده قطعا روزی آنها را نیز برایمان میفرستد.
من به این ضرب المثل معتقدم «هر آنکس که دندان دهد نان دهد» میدانم خدا ما و مشکلات ما را میبیند و به آن کاملا آگاه است.
قاسمی درخصوص مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکند در گفت و گو با خبرنگار زنان نیوز گفت: وقتی فرزند سومم را به دنیا آوردم شیرم خشم شد و مجبور بودم برای سیر کردن فرزندم شیر خشک تهیه کنم همینطور فرزندان دیگرم را با شیرخشک بزرگ کردم و اکنون که فرزند ششم را باردار هستم چون شیری ندارم که به او بدهم مجبورم شیرخشک تهیه کنم که تامین پوشک و شیر خشک برایم بسیار مشکل است.
او میگوید: گاهی در تهیه پوشاک افرادی به من کمک میکنند و هنگامی که قدرت خرید پوشاک بچه را نداشتم کهنه میکردم و با دست شست و شو میدادم.
این بانوی گرگانی در حالی که آه سردی از دل کشید، گفت: میدانم خدا هوایم را دارد و ما را در این مشکلات تنها نمیگذارد.
وقتی از وضعیت زندگیاش جویا میشویم که چطور زندگی خود را میگذارند، گفت: 15 سال است که مستاجر هستم و با 15 میلیون تومان پیش و ماهانه یک میلیون تومان اجاره با همسرم زیر یک سقف زندگی میکردیم که امسال صاحبخانه ما را جواب کرد و گفت اجارهبها خیلی افزایش پیدا کرده و ما که توان پرداخت اجاره خانه را نداشتیم آن خانه را با پنج فرزند ترک کردیم.
قاسمی میگوید: برای پیدا کردن خانه اجارهای به هر بنگاهی که فکرش را بکنید سر زدم ولی با پولی که داشتیم هیچ جا به ما خانه نمیدادند و به من میگفتند کسی شما را با این همه جمعیت نمیپذیرد.
این بانوی گرگانی در حالی که بغض دلش میترکد و اشک در چشمانش حلقه میزند ادامه داد: از همه جا ناامید شدم و
تنها امیدم به خدا بود ناگهان از مسجدالاقصی شهرستان گرگان به من زنگ زدند و گفتند شما میتوانی از فردا به عنوان خادم در این مسجد مشغول به کار شوی و با خانواده به این مکان مقدس بیایی و اکنون یک ماه است که اگر خدا قبول کند خادم این مسجد هستم.
این مادر پرجمعیت گرگانی گفت: خدا را شکر فرزندان خوب و قانع و باادب تربیت کردم که در سختیها جا نمیزنند و به خوبی قدر نعمتها را میدانند.
در جامعهای که تک فرزندی بیداد میکند خانوادهها برای شاد کردن فرزندشان تبلت میخرند اما فرزندان من با دادن یک خودکار بسیار خوشحال میشوند و قدر آن را میدانند.
وی در پایان از مسئولین خواست که برای فرزندانش سقفی هر چند کوچک تهیه کنند تا خودش و فرزندانش دیگر دغدغه نقل مکان از جایی به جای دیگر را نداشته باشند.
به گزارش زنان نیوز، مسئله فرزندآوری و افزایش جمعیت بسیار حائز اهمیت است و حضرت آقا مدام بر اهمیت این موضوع اشاره داشتند.
مسئولان گلستانی صدای پیری جمعیت را که اکنون به گوش میرسد را بشنوند و قبل از اینکه فرصتها از بین برود برای حل این موضوع چارهای بيانديشند.
یکی از عوامل مهم کاهش جمعیت و عدم فرزند آوری نداشتن مسکن و اشتغال جوانان است که میطلبد مسوولان به طور ویژه به این موضوع بپردازند.
گزارش از سمیرا رجبی
انتهای پیام/* |