کد خبر: 150925                      تاريخ انتشار: 1404/09/26 - 10:20
ترکیب زنان، شبکه‌های اجتماعی، فمنیسم و فریب
 
در حالی که موج حمایت‌های هیجانی در شبکه‌های اجتماعی روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود، انتشار یک ادعای جعلی آزار جنسی توسط پیک زن در آمریکا بار دیگر نشان داد چگونه «فریبکاری‌های جنسیتی» و سوءاستفاده از گفتمان‌های فمینیستی می‌تواند افکار عمومی را گمراه و قربانیان واقعی را بی‌صدا کند.
 
حمزه الیاس زاده - چند وقتی است که در فضای مجازی باب شده است که برخی دختران و زنان برای خودنمایی و گرفتن غرامت از فریب تجاوز و ضرب و شتم استفاده می‌کنند‌.
یکی از مواردی که اخیرا اتفاق افتاده و باعث رسوایی یک زن شده است به ماجرای پخش غذا باز می‌گردد.
اخیرا در آمریکا، مردی از یک شرکت پیک مواد غذایی، غذا سفارش می‌دهد و گزینه "غذا دَم در بمونه" رو انتخاب می‌کند و در خانه خود به صورت نیمه برهنه دراز کشیده بوده است. بعد چند دقیقه خانمی به نام "اولیویا هندرسون" که پیک بوده، برخلاف قانون وارد خانه مشتری شده و از او فیلم گرفته و در شبکه تیک‌تاک ادعا می کند که مورد آزار جنسی قرار گرفته است.
بعد از این داستان، بسیاری از گروه‌های فمینیستی به پشتیبانی از این زن از پلیس می‌خواهند که مرد سفارش دهنده غذا مجازات شود.
پس از ورود پلیس به پرونده و چک کردن دوربین‌های مداربسته، متوجه می‌شوند هیچ آزار جنسی در کار نبوده و این دختر 23 ساله دنبال مطرح شدن و غرامت جعلی بوده است.

بنابراین شرکت آمریکایی بلافاصله وی را اخراج می‌کند. دادگاه هم به جرم "فیلم‌برداری غیرقانونی و انتشار تصاویر خصوصی به احتمال زیاد برای وی 8 سال مجازات زندان تعیین خواهد کرد.
این ماجرا موضوع فریب زنانه در فضای مجازی را بازتاب داده است. نکته‌ اساسی این است که این نوع فریبکاری ها ممکن است برای دخترانی که به واقع دچار مشکل و حادثه واقعی می شوند اثرگذاری منفی داشته باشد و افکار عمومی با زیاد شدن این موارد، حوادث واقعی را نیز جعلی و کاذب بخوانند.
نکته دیگر حمایت های فمنیستی بی چون و چرا و بدون مبنا است که بدون سند و مدرک از زنان جاعل و فریبکار حمایت می‌کنند و آسیب‌های متعددی است که برای مردان به بار می‌آورند و به جنس مخالف آسیب وارد می‌کنند و آنان را نسبت به زنان بدبین می‌کنند.
این حادثه بار دیگر نشان داد که شبکه‌های اجتماعی نه‌تنها بستری برای دیده‌شدن هستند، بلکه با کوچک‌ترین ادعای زنان یا مردان می‌تواند موجی از فشار اجتماعی، برخوردهای اشتباه و برچسب‌های نادرست ایجاد کند.
با افزایش چنین مواردی، ضرورت بازبینی قوانین، راستی‌آزمایی دقیق‌تر ادعاها و پرهیز از حمایت‌های هیجانی بیش از پیش احساس می‌شود.
پرونده «اولیویا هندرسون» نمونه‌ای از چرخه معیوبی است که در آن فریبکاری فردی با حمایت بی‌سند گروه‌های افراطی فمینیستی تکمیل می‌شود؛ چرخه‌ای که در نهایت نه‌تنها مردان را قربانی می‌کند، بلکه مهم‌تر از همه، صدای زنان واقعیِ آسیب‌دیده را نیز خاموش کرده و اعتماد عمومی به ادعاهای خشونت جنسی را فرسوده می‌کند.
انتهای پیام/*