در گفت و گو با کارشناس مسائل سیاسی؛

تحلیل سالگرد ماجرای آشوب و اغتشاش "زن زندگی آزادی "

در گفت و گو با دکتر رحمان تقوایی پور کارشناس مسائل سیاسی ، ابعاد مختلف سالگرد ماجرای آشوب و اغتشاش "زن زندگی آزادی " مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
تحلیل سالگرد ماجرای آشوب و اغتشاش
1402/06/26 - 12:00
تاریخ و ساعت خبر:
173755
کد خبر:
به گزارش خبرگزاری زنان ایران - در خصوص سالگرد آشوب و اغتشاش "زن زندگی آزادی" و اتفاقاتی که احتمال دارد دشمن برای امسال طراحی کرده باشد با دکتر رحمان تقوائی پور کارشناس مسائل سیاسی گفت و گویی کردیم که در ادامه متن کامل این مصاحیه را می خوانیم.
ریشه آشوب "زن زندگی آزادی" را در کدام پدیده اجتماعی سیاسی می توان یافت؟

تمام پدیده‌های اجتماعی و سیاسی برآمده از یک جریان فکری یا یک جریان سیاسی و یا فرهنگی که در جوامع وجود دارد. مسأله‌ "زن، زندگی، آزادی" و اهداف مد نظر این جریان فکری که در کشور ما اتفاق افتاد یک مساله‌ی تازه یا یک موضوع نوظهور نیست. بلکه سال‌ها از این مسأله و این جریان تجدد و این جریان نوخواهی و این سبک زندگی غربی در کشور ما می‌گذرد. اگر به سال های گذشته برگردیم به عصر انقلاب مشروطه زمانی که در عصر قاجار، ملّت ایران با غرب و توسعه و پیشرفت تمدن غرب آشنا می شود، جریان‌ فکری در کشور ما به وجود آمد که تا الان که با همدیگر گفتگو می‌کنیم تداوم داشته جریان تجدد هست. جریان نوخواهی،جریانی است که در صدد پاسخگو بودن به این سوال است که چرا عقب مانده‌ایم چرا نسبت به غربی‌ها، ما در سرزمین ایران، ملّت ایران پیشرفتی مثل جوامع غربی نداشته ایم. این جریان که بعدها به سمت شبه مدرن پیش رفت و ادعای مدرنیته داشت، توسط روشنفکران نسل اول شروع شد که از قضا این‌ها کسانی بودند که توسط فراماسونرها یا گروه‌هایی که اندیشه و عقاید خاصی داشتند تربیت می‌شدند گزینش میشدند و این‌ها پرورش داده میشدند و به سمت جوامع و بعبارتی طبق ادبیات غربی، جوامع جهان سومی رهسپار می شوند که بتوانند افکار و اندیشه‌های خود را در میان جوامع پیاده سازی کنند. لذا در بحث تحلیل چیستی و چرایی اتفاقات زن زندگی آزادی، برخی پدیده نسل جدید را مطرح می کنند اما باید گفت نسل جدید، صرفاً بازیگران جدید اتفاقات زن زندگی آزادی هستند یعنی این‌ها کسانی هستند که بازیگران این جریان فکری هستند که از گذشته وجود داشته تا کنون وجود داشته و در گذر زمان شکل ظهور و بروزش در پدیده ها تفاوت داشته است.

پدیده‌ی سالگرد یعنی چه و چرا وجود دارد؟

سالگرد در واقع در همه‌ی جوامع، فرهنگ‌ها و ملّت‌ها یک نقطه‌ی کانونی برای یادآوری یک واقعه و زنده نگداشت آن است این واقعه می تواند رمانتیک، سیاسی یا حتّی فرهنگی و ... باشد. در بعد سیاسی، هدف جوامع و حتّی در کشور خودمان از سالگرد، حفظ و ترویج و نشر ارزش ها و عقاید و باورها و اندیشه ها هست. چرا که هنجارها و باورها و عقاید هست که می‌تواندگروهی از مردم را دور هم جمع بکند و هویت دهی بکند. نوعی معنا بخشی، ایجاد اتحاد و هویت دهی به پدیده های سیاسی و اجتماعی اتفاق می افتد. علاوه بر این، سالگرد در مناسبت های مختلف سیاسی، می تواند هزینه های مادی و غیر مادی را نیز تأمین کند که یکی از اتفاقات بزرگ در پدیده‌ی جامعه‌شناختی سالگردها این است که می‌تواند سرمایه‌ی اجتماعی ایجاد کند. حالا این سالگرد می‌تواند مثبت باشد می‌تواند منفی باشد می‌تواند در خصوص مسایل دینی یا سیاسی باشد. سرمایه‌ی اجتماعی به معنای روح واحد، به معنای احساس مسئولیت یگانه، به معنای اعتماد و اعتنای جمعی که یک گروه یا یک جمع در یک پدیده‌ی سیاسی اجتماعی و فرهنگی می‌توانند داشته باشند. در جنگ هشت سال دفاع مقدس یا در بلاهای طبیعی که اتفاق میفته مثل سیل و زلزله با مسایل گوناگون، چگونه مردم به یاری همدیگر می‌شتابند. مردم با جمع آوری و اهداءآذوقه‌ها، با کمک‌های مالی و غیرمادی سعی می‌کنند که نوعی احساس همدردی بکنند. آیا این همکاری و هماهنگی توسط بخشنامه‌ای یا اداره‌ای یا سازمان خاصی به مردم ابلاغ شده؟! خیر این از سرمایه‌ی اجتماعی نشأت می گیرد که در یک جامعه یا یک ملّت یا یک مردم می‌تواند به داد مردم برسد. پس سالگردها درست میشوند که هویت ایجاد بکنند معنابخشی بکنند بنده سازی بکنند هزینه‌های مادی و غیر مادی را تامین بکنن سرمایه‌ی اجتماعی درست بکنند حقانیت خودشون را فریاد بزنند و از قضا بهترین کلاس برای تدریس ایدئولوژی، سالگردها هستند. یعنی جایی که می‌توان ارزش‌ها و باورها یک مکتب فکری و یک اندیشه ، یک عقیده را به جامعه آموزش داد و با طرفداری از آن، در جامعه نوعی جامعه پذیری سیاسی ایجاد کرد. و به تبع آن کنش‌گری سیاسی را نیز در جامعه فعال می کند. یعنی به نوعی حیات خودش را و زنده بودن خودش را فریاد بزند. سالگرد سیاسی یعنی من هستم، یعنی ما هستیم، و هرچه پر شورتر و سازمان‌یافته‌تر انجام شود قطعا قدرت بیشتری دارد ومی تواند اهرم فشاری باشد برحاکمان یا جریان مخالف. در واقع در سالگردهای سیاسی، افراد ایجاد کننده حالا چه دولت‌ها باشند چه گروه‌های فشار یا حتّی افرادی که دارای مطالبات به حق یا باطل مدام سعی می‌کنند که با جذب عناصر و مردم، اندیشه‌های خود را گسترش داده و سعی می‌کنند با برپایی سالگردها به سمت شرایط ایده‌آل حرکت بکنند.
آیا حیات حقیقی پدیده‌های سیاسی صرفاً منوط به حرکات ایذایی یا نمایش‌های مصنوعی و هوچی گری است؟
نخیر اینطور نیست. بلکه باید سالگرد پدیده‌های سیاسی باید بتواند پایه‌های مشروعیت بخشی در دل‌ها و در مرزها و تحلیل‌های جامعه ایجاد بکند. بطور مثال؛ حضرت امام(ره) در مورد زنده نگه داشتن اسلام فرمودند این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. حالا سؤال آیا صرف عزاداری، صرف اشک ریختن، صرف سینه زنی و مراسمات نمادین وآیین‌های مذهبی توانسته اسلام را زنده نگهدارد؟ عزاداری و سوگواری به جای خود قطعا بسیار تاثیرگذار هست اما آنچه مبرهن هست اینست که صرف اینها نمی تواند اسلام را نگه دارد بلکه این عزاداری‌ها و سوگواری‌ها و این سالگردهای دینی و مذهبی که در کشور ما هست مثل همه‌ی کشورهای اسلامی، اینها با وجود منابر شفاف کننده، با حضور اندیشه‌های اقناع کننده و همچنین پیاده سازی وضعیت سیاسی آن زمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با شرایط بحران‌های کنونی و تطبیق دادن اینها در واقع با بصیرت‌افزایی و تبیین اهداف و اندیشه‌ها و چیستی و چرایی واقعه بزرگی مثل عاشورا می تواند کارآمد باشد.

آیا سالگرد آشوب و اغتشاش " زن زندگی آزادی" در جامعه‌ی ایرانی آنهم می تواند دارای پایه های مشروعیت بخشی باشد یا خیر؟

به نظر من این جریان در ایران که از یک جامعه دیندار و دین مدار با تمدن چندین هزار ساله برخوردار است پایه مشروعیت بخش ندارد و نمی تواند داشته باشد. پایه‌های مشروعیت بخش یعنی دلایل اقناع‌کننده و توجیه کننده و رضایت بخشی که می‌تواند مردم را به مسیری که مد نظرشون هست بکشاند. همین مناسک دینی و مذهبی و سیاسی که ما در فرهنگ دینی خودمون داریم می‌بینیم نهایتا منجر به یک انقلاب بزرگی شد که یکی از بزرگترین انقلاب‌های جهان است. آن هم در شرایطی که مکاتب فکری غیر الهی و غیرتوحیدی مثل مارکسیسم و لیبرالیسم جهان را بلعیده بودند و انقلاب اسلامی شکل می‌گیرد. اما این مبحث زن زندگی آزادی اکثریت اندیشمندان و آنهایی که کار مطالعاتی و کار تحقیقی می‌کنند بر این موضوع صحه می‌گذارند که آشوب" زن زندگی آزادی" یک تحرک اجتماعی نبود یعنی یک فرایند پروسه‌ی طبیعی اجتماعی در درون جامعه‌ی ما نبوده بلکه یک پروژه تعریف شده، یک طراحی و یک نقشه است. دشمن در این پروژه، طراحی بسیار سنگینی در یک جنگ شناختی یا جنگ ترکیبی شناخت مبنا با محوریت ابزارها و فناوری‌های رسانه‌ای برای جامعه‌ هدف خودش یعنی نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی که تحت عنوان نسل Z شناخته می شوند با آن جریان تجددخواهی که سالیان سال در بافت اجتماعی کشور ما حضور داشته و از قضا بعد از انقلاب اسلامی، اتفاقا ما جریان سیاسی اصلاحات را داریم که این جریان سیاسی، خروجی آن جریان تجدد خواهی و شبه مدرنی هست که دایه‌دارش هست. رهبر معظم انقلاب هم فرمودند من در دلم احسنت گفتم آفرین گفتم به نقشه‌ی دشمن. چرا که دشمن به خوبی تکه‌های پازل را در کنار همدیگر قرار داد تا توانست یک نافرمانی اجتماعی و یک ناآرامی اجتماعی را بر سر جهالت بخشی از جامعه ایجاد بکند. البته ناگفته نماند شرایط بد اقتصادی، مسایل و مشکلات معیشتی، تورم افسارگسیخته، تولید کم و مسایل متعدد در حیطه‌ی اقتصادی متاسفانه بعنوان یک محرک قوی‌ مزید بر علت شد تا این جریانی که توسط اتاق فکرهای سیستم‌های امنیتی غربی‌ها به وجود آمده بود در واقع با یک شدت و حدّت بیشتری در جامعه پیاده سازی شود.

اهداف دشمن در آشوب زن زندگی آزادی چیست؟

در آشوب "زن زندگی آزادی" دشمن در صدد است که نظم اجتماعی را در جامعه مختل بکند. برای اینکه یک جامعه چطور بتواند به سمت توسعه و پیشرفت حرکت بکند در وهله اول باید در درون یک ساختار سیاسی و اجتماعی نظم اجتماعی حاکم باشد. دشمن متوجه این موضوع شده و سعی می‌کند با همین تکنیک ایجاد سالگرد نظم اجتماعی را در درون جامعه مختل بکند. انضباط و انسجام اجتماعی را مختل بکند. دشمن در صدد این هست که آرامش سیاسی نظام را برای کنشگری در فضای داخلی و فضای خارجی بهم بزند. دشمن در صدد هست که هزینه‌تراشی گسترده‌ی اقتصادی برای مردم بکند تا نارضایتی‌های معیشتی و اقتصادی مردم هم افزایش پیدا کند. در ترور حرم شاهچراغ و اتفاقات تروریستی که در این مکان مقدّس اتفاق افتاد دشمن با دست گذاشتن روی اماکن مذهبی، روی اماکنی که مردم معتقد مؤمن به عنوان هسته‌ی سخت طرفدار نظام، به عنوان سپر بلاهایی که دشمن به این کشور وارد می‌کند تلاش دارد تا اعتماد و اعتنا و امید قشر مؤمن و معتقد را از بین ببرد و می‌خواهد این پیام را به قشر معتقد و مؤمن جامعه برساند که جمهوری اسلامی ایران توانایی حفظ امنیت حتّی شماهایی که طرفدارش هستید را هم ندارد. بنوعی گسست اجتماعی ایجاد کند. گسل‌های قومیتی، گسل‌های مذهبی و غیره. هدف دشمن ایجاد چند قطبی بین قشرهای و طبقات مختلف جامعه است اینکه مردم را در مقابل مردم قرار دهد و در پله‌ی بعد مردم را در مقابل حاکمیت و کشور را به سمت چندقطبی بکشاند.
در واقع دشمن در سالگردها به دنبال ایجاد مانع برای جلوگیری از پیشرفت جمهوری اسلامی ایران و دولت انقلابی است. دشمن از طریق ایجاد سالگردی مثل سالگرد" زن زندگی آزادی" تلاشش بر این است که در سرمایه‌گذاری در کشور اخلال ایجاد بکند و باعث فرار حتّی سرمایه‌ها از درون کشور شود. چرا که یکی از مقدمات اولیه برای سرمایه‌گذاری در کشورهای گوناگون این است که نخست امنیت و نظم اجتماعی در این کشور فراهم باشد. دشمن متوجه این شده که قلب تپنده‌ی توازن و تعادل در منطقه، جمهوری اسلامی ایران است. لذا باید این توازن را بر هم زند تا به تبع آن بتواند در منطقه، سیاست‌های خود را پیاده بکند. علی‌رغم اینکه می‌توان انتقادهای زیادی نسبت به به عملکرد دولت فعلی درزمینه سیاست‌های اقتصادی داشته باشیم اما از نظر سیاست‌های سیاست خارجی واقعا نمره‌ی قابل قبولی می‌توانیم به دولت بدهیم. دشمن در صدد هست که دستاوردهای دولت در سیاست خارجی را تحت الشعاع قرار بدهد دستاوردهایی نظیر پیوستن به سازمان همکاری شانگهای، بریکس و یا سایری که در فضای بین‌المللی و منطقه دارد رخ میدهد. دشمن بدنبال اینست که مدام این دستاوردها را تحت الشعاع قرار دهد و به مسئولین و تصمیم گیرندگان و مدیران اجرایی کشور این را القا بکند که جامعه به بن بست رسیده و تلاش شما بی فایده است و دیگر جامعه ایرانی، پذیرنده شما و سیاست های شما نیست و به این ترتیب در نظام محاسباتی مسئولین یا دستگاه پردازشگر جمهوری اسلامی اخلال ایجاد بکند.
یکی از اهداف دشمن در سالگرد آشوب "زن زندگی آزادی" فراهم سازی بستر برای کشته سازی است. دشمنان متوجه این شده اند که این آشوب با شکست مواجه شده لذا سعی می‌کنند با کشته سازی های گوناگون، با فراهم کردن بستر برای ضربه زدن به مال و جان مردم این جسد مرده، این آشوب اغتشاشات را دوباره احیا کنند که باید در برابر تحرکات دشمن بسیار هوشیار بود.


و سخن پایانی

پروژه‌ی "زن زندگی آزادی "را می توان در پارادایم افول هژمونی آمریکا یا افول همان تمدن غرب با یک پیش زمینه نظم بین‌المللی هم تحلیل کرد. من بر این باور هستم که این تمامی این پروژه ها، همه درصدد این هست که افول هژمون آمریکا را به تأخیر بندازندیا حداقل مانع اساسی باشند بر قدرت گیری یا سهم قدرت جمهوری اسلامی ایران در فضای بین‌المللی. ما الان در شرایطی قرار داریم که در ادبیات علوم سیاسی، مرحله‌ی گذار نامگذاری می شود. اصطلاح بومی شده‌ی این اصطلاح دانشگاهی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند پیچ تاریخی هست. در عرصه‌ی بین‌الملل، یک قدرت هژمونیک و یک قدرت مسلّط وجود دارد که سالها تلاش کرده تا تسلط خود را حفظ کند. میلیاردها و تریلیارد دلار هزینه کرده، لشکر کشی کرده، حمله کرده، تحریم کرده، جوامع جهان را به استثمار کشیده، با قدرت نرم خودش توانسته جوامع مختلف جهان سومی را به روشهای مختلف فریب بدهد بدون اینکه بر منابع قدرت و منابع ثروت جهان تسلط پیدا بکند. این قدرت در حال افول هست و یک تغییر قدرت دارداتفاق می افتد و قدرت داره از غرب جهان به شرق جهان در حال انتقال است. اگر بیست سال پیش یا پانزده سال پیش این حرف را می‌زدیم شاید همه می خندیدند و نمی‌تونستند بفهمند اما الان اتفاقاتی که در عرصه‌ی بین‌الملل رخ می دهد در واقع مهر تأییدی بر این ادعاست که آمریکا در حال افول است و قدرت‌های جدیدی مثل؛ چین، روسیه، ایران، هندوستان، برزیل و ... در حال سربرآوردن هستند این تغییر قدرت قطعا بدون دردسر و بدون مقاومت نخواهد بود. برای هر کدوم از این کشورها برنامه مشخص دارد. برنامه‌ای که برای جمهوری اسلامی ایران در جنگ ترکیبی گسترده دارد طبق هشت مؤلفه، ناامن کردن درون کشور است. چرا که دشمن از نظر امنیتی و اطلاعاتی و دفاعی و تسلیحاتی واقعا به این باور رسیده که نمی‌شود با جمهوری اسلامی ایران تن به تن جنگید. دشمن نه توانایی اش را دارد و نه می تواند برای این مسئله هزینه بکند و قطعا شکست خواهد خورد. پس سعی می کنددر این جنگ و رویارویی، به جای اینکه جسم‌ها را با گلوله هدف تیر قرار دهد با رسانه‌ها با پلتفرم‌های اجتماعی تحلیل مردم را نشانه برود. لذا نباید در مورد بحث جنگ شناختی که مکرر در رسانه، در دانشگاه، جاهای متفاوت و مختلف شنیدیم بی‌تفاوت بشویم در مبحث جنگ شناختی، دشمن بدنبال تسخیر فهم مردم و دستگاه و قوه پردازشگر ذهن مردم هست و این آشوب "زن زندگی آزادی" اتفاقاً کاملا شناختیست و دشمن بدنبال اینست که نوعی هزینه‌تراشی بکند و از طرفی در درون جامعه هم، شرایط را فراهم بکند برای اینکه نظام تمرکز لازم را نداشته باشد برای نقش آفرینی در این پیچ تاریخی و در این مرحله گذار که در آن قرار گرفته ایم. لذا باید هوشیار بود و آگاهانه برای خنثی سازی توطئه های دشمنان نظام اقدام کرد تا با پیروی از منویات رهبر معظم انقلاب این پیچ تاریخی را پشت سر بگذاریم و به قلّه های موفقیت و سربلندی دست یابیم. انشالله.

انتهای پیام./*
مصاحبه از زهرا صالحیان

بازگشت به ابتدای صفحه بازگشت به ابتدای صفحه
برچسب ها:
تحلیل، آشوب، زن، زندگی، آزادی، مسائل سیاسی
ارسال نظر
مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرتان لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
1- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
2- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
3- نظرات بعد از بررسی و کنترل عدم مغایرت با موارد ذکر شده تایید و منتشر خواهد شد.
نام:
ایمیل:
* نظر:
آذربایجان غربی
V
آرشیو